تاثیر خانواده در ازدواج
تاثیر خانواده در ازدواج به طور منفی
دلیل مخالفت والدین برای ازدواج فرزندشان چیست؟
در این قسمت به این موضوع میپردازیم که دلایل خانواده ها برای مخالفت ازدواج فرزندانشان چیست. شناسایی این دلایل و پی بردن به آن قطعا کمک خواهد کرد که گفت و گوی سازنده تری در مورد با خانواده داشته باشیم.
این دلایل شامل:
1) دغدغه مالی: اولین و شایع ترین دلیل مخالفت خانواده با ازدواج فرزندشان مسائل مالی است. نگرانی درباره شغل، درآمد، و توانایی برای تامین یک زندگی پایدار از دلایل رایج مخالفت است. جملاتی از قبیل، نگرانی درباره شغل، درآمد، و توانایی مالی طرف مقابل برای تامین یک زندگی پایدار از دلایل رایج مخالفت است. جملاتی از قبیل؛ تو که کار و شغل مناسبی نداری، درآمدت به اندازه کافی خوب نیست و مواردی از این دست پای ثابت حرف های والدین به فرزندشان است.
2) اختلاف فرهنگی و اجتماعی: بسیاری از والدین نگران تفاوتهای فرهنگی، دینی یا اجتماعی میان خانواده خود و خانواده فرد مورد نظر هستند. این اختلافات ممکن است در سبک زندگی، آداب و رسوم، یا حتی زبان و گویش بروز کند. والدین تصور میکنند که این تفاوتها میتواند به چالشهای جدی در آینده ازدواج منجر شود. در مواردی که دو نفر از شهر و استان و یا کشور دیگری می باشند این موضوع بیشتر دیده می شود.
3) اولویت دادن به تحصیلات و شغل: والدین ممکن است تصور کنند که ازدواج زودهنگام مانعی برای پیشرفت تحصیلی یا شغلی فرزندشان خواهد بود و به همین دلیل مخالفت کنند. جملاتی از قبیل فعلا برو درستو بخون، فعلا باید درستو تموم کنی، تا دکترا نگیری نمیتونی ازدواج کنی حرف های پر تکرار والدین به فرزندان می باشد.
4) محافظت از اعتبار خانوادگی: در برخی موارد، وجهه و اعتبار خانواده در جامعه برای والدین بسیار اهمیت دارد و آنها ممکن است نگران باشند که این ازدواج تأثیر منفی بر شهرت یا موقعیت اجتماعیشان بگذارد. در مواردی که دو خانواده از طبقات اقتصادی متفاوت و یا فرهنگی دیگر باشند این موضوع بیشتر دیده می شود.
نکته: در این قسمت تلاش نمودیم که به عمده ترین دلایل مخالفت خانواده ها بپردازیم. البته دلایل دیگری نیز مانند تفاوتهای مذهبی یا اعتقادی، تجربههای ناخوشایند گذشته، عدم شناخت کافی از طرف مقابل و موارد بیشماری می توانند دلایل مخالفت باشند.
تاثیر خانواده در ازدواج فرزندان چه آسیبی به فرزند میزند
حال که به دلایل مخالفت والدین پرداختیم و تا حدودی با آنها آشنا شدیم میخواهیم به سراغ تاثیر این مخالفت ها بر فرزندان برویم. مخالفت والدین با ازدواج فرزندشان میتواند پیامدهای عمیقی بر وضعیت روانی، عاطفی و اجتماعی او داشته باشد. این تأثیرات گاهی کوتاهمدت هستند و گاهی نیز اثرات طولانیمدتی بر روابط خانوادگی و تصمیمات آینده فرد بر جای میگذارند. در ادامه به برخی از مهمترین این تأثیرات میپردازیم.
مهم ترین تاثیرات خانواده بر ازدواج ما(اصلی ترین دخالت ها)
1) تاثیرات روحی و روانی که شامل:
* استرس و اضطراب: مخالفت والدین معمولاً برای فرزندان تنشآور است. این وضعیت میتواند باعث اضطراب، بیخوابی، و کاهش تمرکز آنها شود. جان بالبی روان شناس و نظریه پرداز بیان میکند که تعارض در روابط دلبستگی، بهویژه اگر والدین از مخالفت بهعنوان ابزاری برای اعمال قدرت استفاده کنند، میتواند اضطراب مزمن ایجاد کند و حتی به اختلالات اضطرابی منجر شود.
* افسردگی: فرزندان ممکن است به دلیل احساس نادیده گرفته شدن یا تضاد میان عشق و خانواده دچار افسردگی شوند. احساس درماندگی و ناتوانی در برقراری تعادل میان خواستههای والدین و تصمیمات شخصی میتواند این حالت را تشدید کند.
*احساس گناه: برخی از فرزندان ممکن است در صورت مخالفت والدین و اصرار به تصمیم خود، احساس گناه کنند که به والدین خود آسیب رساندهاند یا آنها را ناامید کردهاند. در همین راستا کارل راجرز روان شناس انسان گرا بیان می کند که اگر والدین بهطور مداوم استانداردهای خود را بر فرزندان تحمیل کنند، ممکن است این فشار منجر به احساس گناه در فرزندان شود، زیرا آنها نمیتوانند به “خود واقعی”( Real Self)خود دست پیدا کنند.
2) تأثیر بر تصمیمگیری و اعتماد به نفس
* کاهش اعتماد به نفس: وقتی والدین انتخاب فرزند را رد میکنند، فرزند ممکن است احساس کند که توانایی تصمیمگیری مستقل ندارد یا انتخابش اشتباه بوده است. این امر میتواند اعتماد به نفس او را در سایر جنبههای زندگی نیز تحت تأثیر قرار دهد.
* تصمیم گیری شتاب زده: برخی فرزندان ممکن است در واکنش به مخالفت والدین، تصمیمات شتابزدهای بگیرند، مانند ازدواج سریع برای اثبات حقانیت خود، که میتواند پیامدهای منفی به دنبال داشته باشد.
چه راهکار هایی برای گفت و گو و اقناع سازی والدین وجود دارد؟
برای مدیریت مخالفت والدین با تصمیمات فرزندان (مانند انتخاب همسر) و کاهش تنشهای ناشی از آن، راهحلهای عملی و میانجیگریهای مؤثر میتوانند به هر دو طرف کمک کنند تا به درک بهتری از نیازها و خواستههای یکدیگر برسند.
گروه اول: راهکار های گروه اول متمرکز بر ارتباط موثر و گفتگو می باشد. این راهکار ها شامل:
* بیان احساسات و دلایل شخصی:با احترام و شفافیت، احساسات خود را درباره تصمیمتان توضیح دهید. بگویید که چرا این تصمیم برای شما اهمیت دارد.
* پرهیز از حالت تدافعی یا پرخاشگری: از جملاتی مانند “شما هیچ وقت مرا نمیفهمید” اجتناب کنید و به جای آن از جملات “من احساس میکنم” استفاده کنید.
گروه دوم: راهکار های گروه دوم متمرکز بر استفاده از یک فرد میانجیگر است. این راهکار ها شامل:
* مشاور خانواده یا روانشناس: گاهی حضور یک فرد بیطرف مانند مشاور میتواند کمک کند تا والدین و فرزندان دیدگاههای یکدیگر را بهتر درک کنند و احساسات خود را به شیوهای سالم بیان کنند.
* یک عضو قابلاعتماد خانواده: اگر مشاور در دسترس نیست، میتوانید از یکی از اعضای خانواده که نزد هر دو طرف محترم و بیطرف است (مانند عمو، خاله یا پدربزرگ و مادربزرگ) برای میانجیگری استفاده کنید.
گروه سوم: راهکار های گروه سوم متمرکز بر تقویت مهارتهای حل تعارض است. این مهارت ها شامل:
* تمرکز بر مسئله، نه فرد: بحثها را به جای متهم کردن یا سرزنش یکدیگر، بر روی موضوع اصلی متمرکز کنید.
* پیدا کردن نقاط مشترک: تلاش کنید دلایل مشترک برای تصمیم خود و خواسته والدین پیدا کنید. این نقاط مشترک میتوانند پایهای برای رسیدن به توافق باشند.
* استفاده از تکنیک “اگر-سپس: ” اگر نگرانی والدین به موضوعی خاص مربوط است، میتوانید تضمین بدهید: “اگر در این زمینه مشکلی پیش آمد، من متعهد میشوم که به توصیههای شما توجه کنم.”
جمع بندی
مخالفت والدین با ازدواج فرزندان میتواند ناشی از نگرانیهای منطقی، باورهای سنتی، یا انتظارات اجتماعی باشد و اغلب به اضطراب و تعارض در فرزندان منجر میشود. این مسئله، علاوه بر تأثیر منفی بر سلامت روان، ممکن است روابط خانوادگی را نیز تحت فشار قرار دهد. راهحلهایی مانند گفتگوی مؤثر، میانجیگری، درک متقابل، و تقویت مهارتهای حل تعارض میتوانند به کاهش تنشها و یافتن نقاط مشترک کمک کنند. احترام متقابل و حفظ تعادل میان استقلال فرزند و پیوندهای خانوادگی، کلید موفقیت در مدیریت این چالش است و میتواند به بهبود روابط و تصمیمگیری سالمتر منجر شود.