ازدواج سفید
ازدواج سفید چیست؟
ازدواج سفید نوعی زندگی مشترک میان دختر و پسر است که دو طرف این قرارداد میان خود را در نهادهای رسمی و قانونی ثبت نمی کنند. در این رابطه هر دو طرف صمیمیت جنسی و عاطفی با یکدیگر دارند و حتی ممکن است که براساس توافقشان برخی از مسئولیت هایی را میان خودشان وضع نمایند. این افراد تا زمان دلبخواه خود به زندگی مشترک شان ادامه میدهند که مدت زمان این رابطه نامعلوم است.
نقش فردگرایی در ظهور ازدواج سفید
ازدواج سفید را نمی توانیم بدون درنظر گرفتن بسترهای فکری، اجتماعی و فرهنگی آن لحاظ کنیم. زمینه های مقدماتی پدیده روابط جایگزین ازدواج(ازدواج های رنگی) به تغییر و تحولات فکری و فرهنگی دو سه قرن اخیر در غرب برمی گردد. عصر روشنگری در قرن هیجدهم میلادی به عنوان یک جنبش فکری و فرهنگی عظیم، آزادی فردی و تاکید بر عقل و حقوق فردی را شعار اساسی خود قرار داد. این اندیشه در ابتدا بهمنظور ایجاد روابط جایگزین ازدواج و رهایی از قیود سنتی و ایجاد فرصتهای راهگشایی شکل گرفت که به تدریج به محور اصلی زندگی مدرن تبدیل شد.
همان گونه که در مقاله فردگرایی یا خانواده اشاره کردیم در این نگرش، انسان بهعنوان فردی مستقل و خودمختار تعریف میشود که اولویت اصلیاش انتخابهای شخصی و تحقق خواستههای اوست. با ورود به عصر مدرنیته متأخر یعنی از نیمه قرن بیستم به بعد، شعارهای آرمان های روشنگری به شکلی افراطی تری تفسیر شد. این رویکرد افراطی به استقلال فردی، به تضعیف روابط اصیل انسانی منجر شد که در نتیجه بر آزادی بیقید و شرط و رابطه بدون تعهد افراد تأکید گردید. در این فضای مساعد، روابط جایگزین ازدواج مانند ازدواج سفید رسمیت بیشتری پیدا کرد.
شعار این گفتمان های جدید این بود که بهدنبال رابطهای باشند که آزادی شخصیشان را به خطر نیندازد. این عبارت همان رابطه بدون تعهد است که بیشتر زنان را با مشکلات متعددی از جمله دلسردی زنان از رابطه مواجه می کند. ازدواج های رنگی بهعنوان نمونهای از این تغییرات، نمادی از اولویت یافتن نیازها و ترجیحات فردی بر مسئولیتها و تعهدات جمعی بود. همچنین ازدواج سفید به عنوان پاسخی به مناسبات اجتماعی و فرهنگی معاصر شکل گرفته است. بیثباتی اقتصادی، تغییر در ارزشهای فرهنگی، رسانه ها و.. همگی تأثیر چشمگیری بر ظهور این الگوها داشتهاند. اما پرسش اصلی این است که آیا روابط جایگزین ازدواج در بلندمدت واقعا میتواند انسجام اجتماعی را حفظ کرده و به زندگی انسانی معنا ببخشند؟
نقش رسانه ها در ترویج روابط جایگزین ازدواج
رسانهها نقشی کلیدی در شکلدهی به اذهان عمومی دارند. استفاده از رسانه ها چه اثری بر روابط خانوادگی دارد ؟این نقش کلیدی در گاهی از مواقع موجب آسیب رسانه ها بر خانواده می شوند. متأسفانه بسیاری از رسانههای مدرن، ازدواج سفید را نه تنها عادی سازی میکنند، بلکه آن را بهعنوان یک سبک زندگی مطلوب که روابط جایگزین ازدواج است، معرفی میکنند. رسانه ها از طریق ابزارهای زیر به رابطه بدون تعهد می توانند دامن بزنند و پیامد های ازدواج سفید در جامعه مدرن را نادیده می گیرند.
ابزار های ترویج روابط جایگزین ازدواج
1-فیلمها و سریالها
نمایش روابط بدون تعهد در بسیاری از محصولات رسانه ای، زمینه ساز ترغیب جوانان به روابط خارج از ازدواج می شوند. این تصویرسازی، تعهد را بهعنوان مانعی دستوپاگیر به حاشیه میراند. در واقع رسانه ها چنین روابطی را به شکلی جذاب و ایدهآل برای جوانان معرفی میکنند. این تصاویر بهطور ناخودآگاه، هنجارهای فرهنگی را در اذهان تغییر میدهند.
2-شبکههای اجتماعی
سکوهایی همانند اینستاگرام، با ترویج سبک زندگی لوکس و بی قید و بند، به تقویت نگرش راه های جایگزین ازدواج کمک میکنند. این محتویات، که غالبا فاصله زیادی با واقعیت دارند، به جوانان القا میکنند که تعهدات سنتی مانعی برای خوشبختی هستند. در چنین فضاهایی، راه های جایگزین ازدواج همانند ازدواج سفید و بحران هویت بهعنوان نشانهای از روشنفکری معرفی میشود.
3-سانسور مشکلات واقعی
رسانهها غالباً پیامدهای منفی ازدواج سفید، از جمله افزایش بیثباتی عاطفی، بحرانهای هویتی و مشکلات اقتصادی را نادیده میگیرند و تنها وجه آزادیخواهانه آن را برجسته میکنند. این امر باعث میشود افراد کمتر به مسائل عاطفی، اجتماعی ناشی از این سبک زندگی توجه کنند.
دلالت های فرهنگی و اجتماعی رابطه بدون تعهد در دنیای معاصر
هر شخصی این سوال را از خود می پرسد که آیا هرگز ازدواج خواهم کرد؟ در نگاه اول شاید به خود بگویید این چه سوال بی معنی ای است! ولی در دنیای امروز با توجه به افزایش سن ازدواج، فکر به این سوال دور از ذهن نخواهد بود. در عصر مدرن، آزادی فردی و استقلال به ارزشهای برتر تبدیل شدهاند، اما این تغییرات پیامدهای پنهانی نیز به همراه دارند. در واقع چنین شعاری در حال تبدیل شدن علیه خود است. ازدواج سفید بهعنوان نماد شاخصی از این تحولات، چالشهای عمیقی در معنا و ساختار رابطه بدون تعهد انسانی ایجاد می کند که در ادامه به آن اشاره می کنیم.
عوامل گسترش ازدواج سفید
1-زوال تعهد در سایه فردگرایی مدرن
ازدواج های رنگی بهعنوان وارث نگرش شعار روشنگری یعنی استقلال فکری و آزادی ، روابط انسانی را از پیوندهای پایدار و معنادار به تعاملاتی بیثبات و گذرا کاهش داده است. این رویکرد بیاعتمادی و ناامنی را جایگزین انسجام و وفاداری در روابط کرده است.
2- نگاه ابزاری به روابط در جهان مدرن
تکیه بر اصالت فایده گرایی، روابط انسانی را به ابزاری برای رفع نیازهای موقت تبدیل کرده است. ازدواج سفید، بازتاب همین نگاه ابزاری است که عمق و اصالت پیوندهای انسانی را قربانی لذتهای زودگذر کرده و انسانها را به مصرفکنندگان روابط عاطفی تقلیل داده است.
3- تضعیف نقش خانواده در انتقال ارزشها
با گسستن پیوندهای سنتی، خانواده به تدریج از جایگاه مرکزی خود به حاشیه رانده شده است. ازدواج های رنگی و کاهش تعهد بهعنوان محصول این روند، توانایی خانواده را در انتقال ارزشهای اخلاقی و فرهنگی به نسلهای بعدی کاهش داده و جامعه را به سمت بحرانهای هویتی و معنوی سوق داده است.
4- انزوای عاطفی زیر نقاب آزادی
آزادی فردی که مدرنیته آن را به اوج رسانده، در عمل به انزوای عاطفی منجر شده است. ازدواج سفید، هرچند با شعار استقلال و آزادی فکری تبلیغ میشود، اما فرد را از حمایتهای عمیق عاطفی و اجتماعی محروم نموده و تنهایی را در میان این آزادی ظاهری رواج داده است.
5- فردگرایی افراطی و گسست اجتماعی
مدرنیته با ستایش فردگرایی، تعلقات قلبی و وجودی مختلف برخی را به حاشیه رانده است. رابطه سفید، انعکاس این دیدگاه است که نهتنها تعهد و را بیاهمیت جلوه میدهد، بلکه با گسترش فردگرایی افراطی، پیوندها و تعلقات اجتماعی را تضعیف می کند.
مقاومت دربرابر ازدواج سفید
1-بازنگری در مفهوم آزادی فردی: باید در درون خود به این پرسش بیندیشیم که آیا آزادی بدون مسئولیت، واقعاً ما را به زندگی اصیلتر و رضایتمندانهتری میرساند؟ پس میتوان آزادی را بهعنوان توانایی ایجاد روابط عمیق و معنادار بازتعریف کرد.
2- تقویت ارزشهای درونی و معنوی: غفلت از ارزشهای معنوی و اخلاقی یکی از نتایج وخیم برخی جهان بینی هاست. برای مقاومت در برابر ازدواج سفید، باید ارزشهای معنوی را در درون خود بازسازی کرد و روابط انسانی را نه بر مبنای نیازهای یک طرفه، بلکه بر پایه احترام، تعهد، و اصالت بنا نهاد.
3- توجه به نقش و اهمیت خانواده بهعنوان منبع هویت و معنا: میتوانیم با تأمل مجدد در فرهنگ و ارزشهای خانوادگی و اهمیت آنها در زندگی، نقش خانواده را دوباره در ذهن و عمل زنده کنیم. خانواده نه تنها ارزشها و هنجارهای اخلاقی را به نسلهای بعد منتقل میکند، بلکه بستری برای تجربه عشق، تعهد و حمایت عاطفی فراهم میآورد.
4-پرسش از معنای روابط در زندگی مدرن: برخی از جنبه های زندگی مدرن روابط را به ابزاری برای رفع نیازهای موقت تقلیل داده است. باید با خود صادق باشیم و از معنای عمیق روابط انسانی بپرسیم: آیا این نوع روابط ما را به انسان کاملتری تبدیل میکند یا باعث تهی شدن از معنا میشود؟
5- مقاومت در برابر القائات رسانهای: رسانهها نقش مهمی در ترویج ازدواج های رنگی دارند، اما مخاطب باید در درون خود قدرت انتخاب آگاهانه را تقویت کند. با تحلیل پیامهای رسانهای و درک تأثیرات آنها، میتوان در برابر القائات سطحی مقاومت کرد و ارزشهای اصیل را در روابط خود حفظ نمود.
نتیجه گیری و جمع بندی
همان گونه که گفتیم ازدواج سفید ممکن است شعاری به عنوان آزادی انتخاب و رهایی از تعهدات سنتی تبلیغ شود. این تبلیغات صرفاً در جهت تأمین منافع فردی نیست . ابعاد عمیقتری دارد. این مسئله برخلاف آنچه برخی از افراد آن را بهعنوان نماد پیشرفت یا انتخاب مدرن تلقی می کنند، میتواند بهنوعی بازگشت به انزواگرایی انسانی تعبیر شود.
در این الگو، فردگرایی افراطی و دوری از تعهدات بلندمدت به چشم میخورد که نتیجه آن کاهش عمق و معنای روابط انسانی است. از منظر فلسفی، این نوع روابط بحران معنای زندگی را در سطحی جدید برجسته میکند؛ چرا که ارتباطات عاطفی و انسانی که زمانی منبع هویت و معنا بودند، اکنون به شکل و شمایلی گذرا و بدون تعهد کاهش یافتهاند. این روند انسان را به موجودی منفرد بدل میسازد، بیآنکه در چارچوبی اجتماعی یا اخلاقی ریشه داشته باشد. اگر به دنبال پژوهش های بیشتر و موشکافانه تری از هم خانگی و سطوح ازدواج سفید دارید، می توانید به مقاله پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی رجوع کنید.