تا به اینجا در مورد آسیب های فردی که موانع ازدواج می توانند برایمان ایجاد کنند صحبت نمودیم. حال میخواهیم به سراغ آسیب های اجتماعی که موانع ازدواج شکل می دهند سخن بگوییم. در واقع این موانع نه تنها به تأخیر در ازدواج، بلکه به شکلگیری برخی آسیبهای اجتماعی منجر میشود.
این آسیب ها شامل:
1) افزایش روابط خارج از چارچوب خانواده
اولین و یکی از مهم ترین آسیب های اجتماعی افزایش روابط خارج از چارچوب خانواده است. با تأخیر در ازدواج، بسیاری از جوانان ممکن است به روابط غیررسمی یا روابط موقت روی آورند. این روابط معمولاً فاقد ثبات هستند و میتوانند به از بین رفتن ارزشهای خانوادگی، افزایش فرزندان بدون حمایت والدین، و مشکلات روانی منجر شوند. به عنوان مثال جوانانی که به دلیل نبود امکانات یا ترس از مسئولیتهای ازدواج، ترجیح میدهند وارد روابط عاطفی یا ازدواج سفید( Cohabitation ) بدون تعهد قانونی شوند.
2) افزایش فردگرایی و انزوا
جوانانی که در ازدواج تأخیر میکنند، ممکن است به مرور زمان به زندگی فردی و انزوای اجتماعی عادت کنند. این موضوع به کاهش مشارکت اجتماعی، فاصله بین نسلها و افزایش مشکلات روانی نظیر افسردگی و اضطراب منجر میشود.
3) کاهش نرخ باروری و سالمندی جمعیت
یکی از مهمترین پیامدهای اجتماعی تأخیر در ازدواج، کاهش تعداد فرزندان و در نتیجه پیرشدن جمعیت است. شاید با خود فکر کنید که پیر شدن جمعیت چه ارزش و اهمیتی دارد؟ یا این که با خود بگویید حالا جمعیت پیر بشوند به ما چه ارتباطی دارد؟ اما وقتی به صورت دقیق تری به این موضوع نگاه میکنیم متوجه میشویم نکات مهمی در پیری جمعیت وجود دارد از جمله:
* افزایش فشار اقتصادی بر نیروی کار جوان: با کاهش نرخ تولد و سالمندی جمعیت، تعداد افراد جوان که توانایی کار و تولید دارند، کاهش مییابد و در نتیجه، بار اقتصادی جامعه بر دوش این افراد سنگینتر میشود. در نتیجه جوانان باید مالیات بیشتری پرداخت کنند تا هزینههای مربوط به بازنشستگان و خدمات اجتماعی تأمین شود.
*کاهش نیروی انسانی فعال: کمبود نیروی انسانی باعث میشود که در برخی از حوزههای حیاتی مانند بهداشت، آموزش، و تولید، خلأ ایجاد شود به عنوان مثال کشوری که مجبور به استخدام نیروی کار خارجی برای جبران کمبود نیروی کار جوان میشود، ممکن است با مشکلات فرهنگی و اجتماعی جدید مواجه شود.
* افزایش هزینههای خدمات درمانی و اجتماعی: جمعیت سالمند معمولاً به خدمات بهداشتی و مراقبتی بیشتری نیاز دارد که این موضوع بار سنگینی بر سیستمهای درمانی و تأمین اجتماعی تحمیل میکند. همچنین هر چه تقاضا برای خدمات درمانی بیشتر شود کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی هم ممکن است به دلیل تقاضای زیاد پایین بیاید.
* تضعیف سیستمهای بازنشستگی: کاهش تعداد نیروی کار و افزایش تعداد بازنشستگان تعادل مالی سیستمهای بازنشستگی را به هم میزند. به همین دلیل ممکن است حقوق بازنشستگی به خاطر کمبود منابع مالی کم شود و همچنین برای کنترل هزینه ها سن بازنشستگی بالاتر برود. بر اساس آمار منتشرشده توسط سایت بیمه تایم، پیشبینی میشود سن عادی بازنشستگی در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی تا اواسط دهه ۲۰۶۰ بهطور متوسط حدود ۲ سال افزایش یابد. انتظار میرود دانمارک با سن بازنشستگی ۷۴ سال برای مردان و زنان، بالاترین میزان را داشته باشد. در بسیاری از کشورهای دیگر، سن بازنشستگی واقعی ممکن است در همین دوره به حدود ۶۵ یا ۶۶ سال برسد. همچنین تخمین زده میشود که میانگین سن بازنشستگی در اتحادیه اروپا تا سال ۲۰۶۰ برای مردان به ۶۶.۱ سال و برای زنان به ۶۵.۹ سال افزایش پیدا کند.
پیشنهادات: برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد سن بازنشستگی می توانید به آمار های منتشر شده در سایت خبر گزاری میزان توجه کنید.
* تضعیف شبکههای حمایتی خانوادگی: در خانوادههایی که فرزندان کمتری دارند، مسئولیت مراقبت از والدین سالمند به عهده تک فرزند خانواده است. تنها فرزند خانواده باید به تنهایی از دو والد سالمند و حتی پدربزرگ و مادربزرگ خود مراقبت کند. این موضوع می تواند فشار روانی و مالی بر فرزند خانواده را افزایش دهد.
4) افزایش ناهنجاریهای اجتماعی
تأخیر در ازدواج ممکن است زمینهساز رفتارهای ناهنجار اجتماعی شود. رشد پدیدههایی همچون اعتیاد، قمار، یا رفتارهای مجرمانه در میان افرادی که احساس بیهدفی و بی معنایی از عدم ازدواج دارند می تواند در این افراد دیده شود. این مسائل منجر به کاهش امنیت اجتماعی و افزایش هزینههای جامعه برای مدیریت این ناهنجاریها میشود. این نابهنجاری ها شامل
* افزایش نرخ جرایم جنسی و خشونتهای اجتماعی: فشارهای ناشی از نداشتن شریک عاطفی و جنسی میتواند به رفتارهای ناهنجار در جامعه منجر شود. در واقع وقتی که نیاز طبیعی فرد به روشی غیر قانونی برآوره شود نتیجه آن افزایش آزارهای جنسی، سوءاستفادهها، و حتی خشونتهای خیابانی می شود.
پیشنهادات: برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد افزایش نرخ آزار ها و جرائم جنسی پیشنهاد می شود مقاله منتشر شده در دانشگاه تولین ایالت متحده آمریکا را مطالعه کنید.
* افزایش اعتیاد و رفتارهای پرخطر: جوانانی که نمیتوانند نیازهای عاطفی و اجتماعی خود را از طریق ازدواج برآورده کنند، ممکن است به رفتارهای پرخطر و نابهنجار روی آورند. در واقع موانع ازدواج برای برخی از جوانان سبب می شود به واسطه فشار روانی که به آنها تحمیل می شود افزایش مصرف مواد مخدر، الکل و شرکت در رفتارهای خطرناک مانند رانندگی بیپروا را در بین آنها بالا ببرد. به صورت بالعکس مطالعه جسیکا سالواتوره و همکارانش در سال 2021 نشان میدهد که مردان متاهل به نسبت مردان مجرد به مراتب مصرف الکل، حشیش و تنباکو کمتری دارند.
https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC7198324/
5) ضعف در انتقال ارزشهای فرهنگی و دینی
ازدواج یکی از کانالهای اصلی انتقال ارزشها، فرهنگ و سنتها به نسل بعدی است. به عنوان مثال جوانانی که به دلیل عدم تشکیل خانواده، درگیر زندگیهای مدرن و فردگرایانه میشوند، ممکن است ارزشهای فرهنگی و دینی جامعه خود را نادیده بگیرند. این مسئله به مرور زمان میتواند باعث کمرنگشدن هویت فرهنگی و دینی در جامعه شود.
با ازدواج نکردن جوانان، خانوادههای اولیه (والدین و خواهر و برادرها) تحت فشارهای اقتصادی، روانی و اجتماعی قرار میگیرند. به عنوان مثال والدینی که به دلیل حضور طولانیمدت فرزند در خانه، همچنان مسئولیتهای مالی او را بر عهده دارند یا نگران آینده او هستند. فرسودگی روانی و افزایش شکاف بین نسلها در در این خانواده ها دیده می شود.
جمع بندی
ازدواج بهعنوان یکی از پایههای اصلی تشکیل خانواده و جامعه، نقشی مهم در سلامت روانی، عاطفی و اجتماعی انسانها ایفا میکند. با این حال، در جوامع امروزی، موانع متعدد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی باعث شدهاند که بسیاری از جوانان نتوانند بهموقع ازدواج کنند یا حتی از آن منصرف شوند. این مسئله علاوه بر آسیبهای فردی، پیامدهای اجتماعی گستردهای نیز به همراه دارد. از منظر فردی، تأخیر یا عدم ازدواج منجر به انزوا، کاهش احساس تعلق، مشکلات روانی مانند افسردگی و اضطراب، و تضعیف اعتمادبهنفس میشود. زندگی مجردی طولانیمدت نیز میتواند باعث تغییر در نگرشها، عادت به فردگرایی و کاهش آمادگی برای پذیرش مسئولیتهای زندگی مشترک شود. از منظر اجتماعی، پیامدهای تأخیر در ازدواج به مراتب گستردهتر است. افزایش روابط خارج از چارچوب رسمی، گسترش ناهنجاریهایی مانند خشونت و اعتیاد، کاهش نرخ باروری و پیرشدن جمعیت، افزایش هزینههای اجتماعی و بهداشتی، و ضعف در انتقال ارزشهای فرهنگی و دینی، تنها بخشی از چالشهایی است که جامعه با آن مواجه میشود. موانع ازدواج نظیر مشکلات اقتصادی (هزینههای سنگین مسکن، مراسم ازدواج و مهریه)، انتظارات فرهنگی (توقعات بیش از حد از زندگی مشترک)، و تغییرات سبک زندگی (فردگرایی و اولویتدادن به اهداف شخصی)، همگی در افزایش این بحران نقش دارند. در نهایت، اهمیت ازدواج نهتنها در تأمین آرامش و خوشبختی فردی، بلکه در پایداری و سلامت جامعه نهفته است. توجه به این مسئله و رفع موانع آن، یک سرمایهگذاری بلندمدت برای ایجاد جامعهای متعادلتر، امنتر و پایدارتر برای همه ما خواهد بود.
تمرین
به سوالات زیر فکر کنید و پاسخ آن را یادداشت کنید.
1) اگر جوانان تصمیم بگیرند ازدواج را کاملاً از زندگی خود حذف کنند، جامعه با چه مشکلاتی روبهرو خواهد شد؟
2) اگر جامعهای با کاهش نرخ ازدواج روبهرو شود، چه تغییراتی در نقشها و مسئولیتهای اجتماعی افراد (بهویژه زنان و مردان) ایجاد میشود؟
3) کاهش ازدواج رسمی چه تأثیری بر انتقال ارزشهای فرهنگی و اخلاقی در جوامع دارد؟ آیا میتوان از طرق دیگری این ارزشها را حفظ کرد؟
4) آیا فردگرایی ناشی از زندگی مجردی قابل اصلاح است؟ چه زمانی این رفتار به یک مشکل اجتماعی تبدیل میشود؟
5) چرا تأخیر در ازدواج میتواند به افزایش حس تنهایی و انزوا در افراد منجر شود؟ آیا این احساس به مرور زمان قابل کنترل است؟