بی اعتمادی در رابطه و ازدواج
بی اعتمادی در رابطه و ازدواج چیست؟
بیاعتمادی در رابطه و ازدواج به حالتی اشاره دارد که در آن یکی از طرفین و یا خانواده او، بدون دلیل موجه و شواهد عینی، شرایط دشوار و پیچیدهای را برای طرف مقابل ایجاد میکند؛ به این بهانه که ازدواج پایدار و ماندگاری ایجاد شود. در واقع، بیاعتمادی پیش از ازدواج به شکل واکنشهای احساسی و غیرمنطقی بروز پیدا میکند غالبا از دغدغه های عمیق ذهنی نشأت میگیرد، نه از شواهد واقعی یا رفتارهای خاص طرف مقابل. یعنی در دوران آشنایی از طرف مقابل رفتاری منفی ملاحظه نشده است یا دیگران نکته ی منفی را درباره او گزارش نکرده اند.
منظور ما در بی اعتمادی در ازدواج در اینجا به معنای شک یا نگرانی طرفین یا خانواده ها نسبت به آینده ازدواج با طرف مقابل است. در این مقاله، تمرکز ما بر این نوع بیاعتمادی در رابطه است، نه بدگمانی بهعنوان یک اختلال یا ویژگی شخصیتی پایدار. از این رو هدف اصلی ما، درک بهتر این موضوع و شناخت جنبه های منفی بر زندگی مشترک است.
نشانه های بی اعتمادی در ازدواج
هرچند در فرهنگ ما تحقیق از طرف مقابل و به قول معروف محکم کاری موضوعی رایج و بسیاری از اوقات ضروری به نظر می رسد، اما اگر این روند شکل و شمایل وسواسگونه به خود بگیرد، میتواند حس بیاعتمادی را به طرف مقابل القا کند. در دوران آشنایی پیش از ازدواج رفتارهای متعددی وجود دارد که عدم اعتماد ما به طرف مقابل را نشان میدهد که ممکن است به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در افکار، گفتار و رفتار ما ظاهر شود.
یکی از این رفتارها، تاکید و پافشاری بر معیارهای دشوار و عجیب و غریب است که یکی از نشانه های بی اعتمادی در رابطه است. برای مثال طراحی موقعیتهای ساختگی برای سنجش میزان تعهد و وفاداری طرف مقابل، بدون وجود هیچ رفتار مشکوکی یا زیر نظر گرفتن مداوم طرف مقابل در فضای مجازی یا تلاش برای کنترل ارتباطات ، پرسشهای مکرر و بازرسیهای غیرمستقیم درباره روابط گذشته طرف مقابل، میتواند ازجمله نشانههای رفتاری بی اعتمادی در ازدواج باشد.
همچنین عدم بیان نکاتی که در زندگی مشترک آینده تاثیر بسزایی دارد. مثل عدم شفافیت در بیان اهداف، یکی از نشانه های بی اعتمادی در رابطه و بی هدفی از ادامه دادن آن بوده که به احتمال قوی به ازدواج نخواهد رسید. برای مثال سکوت یا پیچاندن مسائل ساده، رابطه را در ابهام فرو میبرد و به جای تقویت اعتماد، فاصله ایجاد میکند. مثلا اگر ما از بیان وضعیت اقتصادی واقعی خود اجتناب کنیم، این رفتار نشانهای از بیاعتمادی به صداقت طرف مقابل است.
برخی والدین ممکن است نسبت به طرف مقابل، رفتارهای بی اعتمادی نشان دهند که این موضوع غالبا در نگرانیها یا تجربیات فرهنگی و اجتماعی خانواده ها ریشه دارد. بهعنوان مثال درخواستهایی مانند تعیین مهریه بالا که ریشه در باور های غلط راجب مهریه است را بهعنوان اهرم فشار، اصرار بر گواهی بکارت، ثبت سند زمین به نام فرزند، یا شرط تهیه خانه نزدیک منزل پدری و ده ها پیش شرط دشوار دیگر میتوانند نشانههایی از این بی اعتمادی باشند. گرچه این اقدامات با شعار دوست داشتن فرزند صورت می گیرد و ممکن است از نگاه والدین برای تضمین آینده فرزندشان منطقی به نظر برسند، اما اغلب آسیب های منفی در پی خواهد داشت.
منظور ما نادیده گرفتن شرایط و پیش شرط ها در ازدواج نیست بلکه تقلیل ازدواج به یک موضوع صرفاً مادی، حقوقی و قراردادی میتواند باعث از بین رفتن جنبههای عاطفی و معنوی رابطه شود و در واقع هدف و فسلفه ازدواج گم می شود.
منشا بی اعتمادی در رابطه از کجاست؟
بیاعتمادی در رابطه برای ازدواج اغلب ریشه در عوامل فردی، اجتماعی و فرهنگی دارد. تجربههای تلخ گذشته، مانند شکست عاطفی میتواند ما را نسبت به صداقت و نیتهای طرف مقابل محتاط نماید. همچنین اگر ما در گذشته شاهد کیفیت روابط خانوادگی ضعیفی بوده ایم یا از اطرافیان گزارش های منفی شنیده ایم، ممکن است به نحو ناخودآگاه این بیاعتمادی را به روابط حال حاضر منتقل کنیم.
همچنین ضعف در عزتنفس و ترس از طرد شدن نیز میتواند باعث شود از اعتماد به طرف مقابل دوری کنیم و شرایط دشواری را به او تحمیل کنیم. از طرفی فشارهای ناشی از ایدهآلگرایی و انتظارات غیرواقعی نیز به رفتارهای بیاعتمادی دامن میزند و ممکن است هر گونه تفاوت یا نقص را بهعنوان تهدیدی برای رابطه ببینیم.
جوانان و خانوادهها به دلیل ترس از پیامدهای اشتباه، ممکن است در انتخاب شریک زندگی بسیار سختگیر و محتاط عمل کنند. همچنین در برخی فرهنگها، تأکید بیش از حد بر مسائل مالی یا طبقه اجتماعی میتواند بی اعتمادی در رابطه را تقویت کند، زیرا افراد و خانوادهها نگران سوءاستفاده یا عدم تناسب در رابطه هستند. همچنین افزایش آمار طلاق در جامعه این احساس را در خانوادهها و افراد تقویت کرده است که باید برای انتخاب شریک زندگی مناسب به شدت محتاط عمل کرد، چرا که کوچکترین سهل انگاری میتواند پیامدهای جدی به همراه داشته باشد.
از نظر اجتماعی تغییرات در سبک زندگی و الگوهای ارتباطی نیز در تقویت رفتارهای بیاعتمادی نقش دارند. در گذشته ازدواج ها تحت نظارت خانوادهها و هنجارهای اجتماعی شکل میگرفتند و تعاملات شفافتر و قابل پیشبینیتر بودند. اما امروز افراد در دوران آشنایی به جای شناخت بیشتر، اقدامات سخت گیرانه ای را اتخاذ میکنند. رسانهها نیز نقش قابلتوجهی در افزایش بی اعتمادی به رابطه دارند. بازتاب گسترده داستانهای خیانت یا روابط شکستخورده در فیلمها، سریالها و شبکههای اجتماعی باعث میشود ما بهطور ناخودآگاه باور کنیم که این مسائل رایج هستند. از این رو احساس ناامنی و تردید در دوران آشنایی افزایش پیدا می کند و ممکن است اقدامات سخت گیرانه ای را برای طرف مقابل اتخاذ کنیم.
در مقاله ای دیگر 6 راهکار مثبت برای از بین بردن بی اعتمادی در رابطه و یا ازدواج را مطرح کرده که به 3 مورد از آن ها اشاره می کنیم.
1) خود بودن: وقتی اعتماد وجود دارد، میتوانید بدون ترس از قضاوت یا خیانت، خود واقعیتان باشید. این اصالت برای ایجاد ارتباطات واقعی بسیار مهم است.
2) احساس امنیت: اعتماد احساس امنیت را فراهم میکند که یک عنصر حیاتی برای روابط پایدار و سالم است.
3)تمرکز بر جنبههای مثبت: با وجود اعتماد، تمرکز شما از نگرانی و سوءظن به قدردانی و لذت بردن از ارتباطاتتان با دیگران تغییر میکند.
لینک مقاله را How to overcome trust issues in relationships: signs & causes برای مطالعه بیشتر آورده ایم.
بهترین راهکار ها برای کاهش بی اعتمادی در رابطه و دوران آشنایی پیش از ازدواج
برای مواجهه با بی اعتمادی در رابطه می توان تدابیری موثری اندیشید. برخی از آنها عبارت اند از:
1- برای تشخیص وفاداری طرف مقابل و از بین بردن حس بی اعتمادی در رابطه، توجه به شفافیت در گفتار و رفتار وی اهمیت زیادی دارد. فردی که در دوران آشنایی رفتار و گفتارش با یکدیگر همخوانی دارد و درباره موضوعات حساس با صراحت و صداقت صحبت میکند، نشاندهنده وفاداری اوست. مسئولیتپذیری یکی دیگر از نشانههای وفاداری است. فردی که به وعدههایش پایبند است، احتمالاً قابل اعتمادتر خواهد بود. همچنین، نحوه تعامل وی با خانواده، دوستان مانند همکاران، میتواند به ما بگوید که چقدر به ارزشها و احترام در روابطش اهمیت میدهد.
2- لازم است به شک سازنده و غیرسازنده توجه کنیم. شک سازنده با هدف شناسایی نقاط قوت و ضعف رابطه شکل میگیرد و شامل پرسیدن سؤالات منطقی، بررسی الگوهای رفتاری و گفتگو درباره ارزشها و اهداف زندگی است که میتواند به درک عمیقتری از نگرشهای طرف مقابل کمک کند. از سوی دیگر، شک غیرسازنده معمولاً ناشی از ترس یا تجربیات منفی قبلی است و شامل بیاعتمادی بیدلیل، کنکاشهای بیجا و نظارت بیش از حد میشود. برای ارتقاء کیفیت رابطه ضروری است که شک غیرسازنده را با گفتگوهای روشن و ایجاد چارچوبهای اعتماد جایگزین کنیم تا فضای سالمی برای رشد و توسعه روابط فراهم شود.
3- برای مدیریت افکار منفی درباره بیاعتمادی در رابطه باید به جای تمرکز بر ترسها و فرضیات بیپایه، به رفتارها و نشانههای واقعی توجه کنیم. آیا ناشی از تجربیات قبلی یا ناامنیهای شخصی ماست؟ گفتگوی صادقانه و باز با طرف مقابل درباره دغدغههایمان میتواند به شفافیت بیشتر و کاهش سوءتفاهمها کمک کند. همچنین تعیین مرزهای روشن و توافق بر ارزشها و انتظارات مشترک در رابطه، باعث ایجاد حس اطمینان و کاهش زمینه برای شک میشود. اعتمادسازی تدریجی با مشاهده رفتارهای سازگار و مسئولانه، بهترین راه برای غلبه بر این افکار منفی است.
4- باید در دوران آشنایی فضایی ایجاد کنیم که طرفین بتوانند بدون ترس از قضاوت یا سرزنش، احساسات و نگرانیهایشان را بیان کنند. گوش دادن فعال و واکنشهای همدلانه باعث میشود احساس امنیت عاطفی تقویت شود و سوءتفاهمها کاهش یابد. وقتی بتوانیم با طرف مقابل درباره اهداف، ترسها، و ارزشهای خود صحبت کنیم، اعتماد بینمان عمیقتر میشود. با چشمان باز انتخاب کنید ولی حق بی اعتمادی در رابطه پیش از ازدواج را نخواهید داشت. البته اگر مورد بد و مخربی را به عینه مشاهده کردید می توانید از فرد توضیح خواسته یا آن رابطه را تمام کنید.
5- برای اقناع خانوادهها برای از بین بردن بی اعتمادی در رابطه قبل از ازدواج و همچنین کاهش سختگیری آنها نسبت به طرف مقابل، ما باید ابتدا اعتماد و احترام آنها را جلب کنیم. میتوانیم با معرفی تدریجی و ایجاد فرصتهایی برای تعامل نزدیک میان خانواده ها و طرف مقابل، فضای مساعدی برای آشنایی و درک بهتر ایجاد کنیم. لازم است شفاف و صادقانه درباره انتخاب و دلایل خود صحبت کنیم و نگرانیهای آنها را با آرامش بشنویم و بهطور منطقی پاسخ دهیم.
همچنین، میتوانیم به آنها نشان دهیم که انتخاب ما بر اساس ارزشهای مشترک و بررسی دقیق بوده است و تسلیم خواسته های یک جانبه خانواده نشویم. اگر خانوادهها حس کنند که ما در انتخابمان آگاهانه عمل کردهایم و به آینده متعهد هستیم، احتمالاً نگاه بی اعتمادی در رابطه ما را کنار گذاشته و مثبتتر و حمایتگرانهتر خواهند شد.
جمع بندی
ازدواج موفق نیازمند اعتماد متقابل است که پایهگذار پیوند عاطفی و روانی میان زوجین و خانوادههاست. بیاعتمادی در رابطه( دوران آشنایی)، که ناشی از ترسها، تجربیات منفی یا فشارهای اجتماعی است، میتواند مانع از شکلگیری رابطهای سالم شود. برای کاهش این بیاعتمادی، باید با شفافیت، گفتگوهای صادقانه و ایجاد فضای امن برای ابراز نگرانیها، اعتماد را تقویت کرده و با برخورد منطقی و احترام به انتخابها، فضای اعتماد در خانوادهها را ایجاد کنیم.