تأثیر این روابط بر سلامت روان چگونه است؟
تداوم رابطه عاطفی بدون تعهد ازدواج، معمولاً با وابستگی عاطفی شدیدی همراه است که جدایی را دشوار و دردناک میسازد و در بسیاری موارد پیامدهایی مانند افسردگی، کاهش اعتماد به نفس و اضطراب اجتماعی به دنبال دارد.
در نخستین گام، لازم است به تأثیر این نوع روابط بر سلامت روان جوانان توجه شود. روابطی که بدون چشمانداز روشن و تعهد مشخص آغاز میشوند، اغلب ثبات لازم را ندارند و احتمال پایان یافتن آنها، بدون آمادگی روانی طرفین، بالاست. این وضعیت میتواند منجر به بروز احساساتی مانند شکست، غم، سرخوردگی و ناامیدی شود.
گزارشهای منتشرشده در منابع روانشناسی نشان میدهند که شکست در روابط عاطفی، بهویژه زمانی که طرفین از ابتدا قصد ازدواج نداشتهاند، میتواند آسیبهای روانی جدی بههمراه داشته باشد؛ از جمله افسردگی، نفرت نسبت به جنس مخالف، و گریز از ازدواج.
به عنوان نمونه، یکی از مطالعات علمی معتبر منتشرشده در پایگاه NCBI نشان میدهد که حدود ۲۷ درصد از افرادی که شکست عاطفی را تجربه کردهاند، دچار علائم افسردگی خفیف تا شدید شدهاند.
این آمار، خود بهتنهایی نشاندهندهی شدت فشار روانی ناشی از روابطی است که فاقد هدفگذاری مشخص برای آینده بودهاند.در چنین شرایطی، فرد ممکن است دچار کاهش اعتماد به نفس، تردید در ارزشمندی شخصی، و حتی ترس از تنهایی شود.
در بلندمدت نیز، این آسیبها میتوانند بر کیفیت تصمیمگیریهای بعدی فرد، میزان تابآوری هیجانی، و حتی نگاه او به روابط انسانی تأثیرگذار باشند. بنابراین، از دیدگاه روانشناسی بالینی و مشاوره ازدواج، روابطی که فاقد جهتگیری روشن برای آینده هستند، نه تنها به شناخت بهتر منجر نمیشوند، بلکه ممکن است با آسیبهایی همراه شوند که سلامت روان فرد را بهطور جدی به خطر اندازند
تأثیر بر نگرش به ازدواج
تجربهی روابط متعدد و ناکام ممکن است دیدگاه جوانان را نسبت به اصل ازدواج تحت تأثیر قرار دهد. وقتی یک دختر یا پسر چندین رابطه عاطفی را بدون هدف ازدواج پشتسر میگذارد، احتمال دارد که نسبت به مقوله ازدواج دلسرد یا بدبین شود.
همچنین شکست در روابط پیش از ازدواج میتواند منجر به بدبینی نسبت به جنس مخالف و گریز از ازدواج در آینده شود. دختران و پسرانی که طعم شکست عاطفی را میچشند، ممکن است به این نتیجه برسند که عشق و تعهد پایدار نیست و در نتیجه از ازدواج به عنوان یک پیمان بلندمدت فاصله بگیرند.
به بیان دیگر, پسرانی که درگیر روابط عاطفی نزدیک متعدد (بدون نیت ازدواج) بودهاند، ممکن است رغبت کمتری به تشکیل زندگی دائم از خود نشان دهند چنین تغییر نگرشی میتواند آینده ازدواج را تحت تأثیر قرار دهد و منجر به کاهش میل به تعهد رسمی و خانوادهسازی در نسل جوان شود.
بیاعتمادی و تأثیر بر روابط آینده
یکی دیگر از تبعات مهم روابط بیسرانجام، تضعیف اعتماد در روابط دوستانه و خانوادگی است. زمانی که یک رابطه عاطفی عمیق بدون تعهد ازدواجی پایان مییابد، اغلب سطحی از بیاعتمادی و بدبینی در فرد باقی میماند که میتواند به روابط بعدی سرایت کند.
برای مثال، فردی که در یک رابطه دوستی مورد بیوفایی یا ترک شدن قرار گرفته، ممکن است در ازدواج آینده خود دچار شک و تردید مداوم نسبت به وفاداری شریک زندگیاش شود. به گفته متخصصان، افرادی که تجربه منفی از رابطه عاطفی دارند ممکن است با «تصویر ذهنی منفی» وارد زندگی زناشویی شوند و این تصویر را بر همسر آینده خود فرافکنی کنند. به عنوان نمونه، فردی که دچار شکاکیت شده باشد ممکن است در زندگی مشترک دائماً در پی کنترل و بررسی تلفن همراه همسر خود برآید چنین رفتاری نشاندهنده عدم اعتماد است و میتواند پایههای رابطه بعدی را سست کند.
فرسایش هیجانی و عاطفی
قرار گرفتن در چرخهای از روابط بیسرانجام میتواند به مرور زمان منجر به فرسایش هیجانی فرد شود. هر رابطه عاطفی انرژی روانی و احساسی قابل توجهی از فرد میگیرد و زمانی که این رابطه بدون نتیجه مطلوب (ازدواج) پایان مییابد، نوعی خستگی عاطفی بر جا میماند.
تکرار این چرخه ممکن است باعث شود جوانان به مرحلهای برسند که احساس بیحسی یا بیتفاوتی عاطفی کنند. در برخی موارد، افراد دچار وضعیتی میشوند که کارشناسان از آن با عنوان “مرگ لذت“ یاد میکنند، یعنی زندگی برایشان فاقد لذت و شور سابق میشود به بیان دیگر، پس از چندین شکست عاطفی، فرد ممکن است نسبت به عشق و رابطه جدید احساس کرختی کرده و نتواند همان هیجان و اشتیاق سابق را تجربه کند.
این فرسودگی هیجانی تبعات مختلفی دارد؛ از جمله ممکن است فرد در برابر ایجاد صمیمیت عاطفی مقاومت نشان دهد یا از ترس آسیب دوباره، هیچگاه خود را به طور کامل در یک رابطه جدید درگیر نکند. بنابراین فرسایش هیجانی یکی از آسیبهای پنهان اما جدی در روابط بدون تعهد ازدواج است که میتواند سلامت احساسی جوانان را به خطر اندازد.
پیامدها و آسیبهای اجتماعی روابط دختر و پسر بدون قصد ازدواج چیست؟
فراتر از تبعات فردی، روابط دختر و پسر بدون قصد ازدواج میتواند پیامدهای اجتماعی نیز به دنبال داشته باشد. یکی از مهمترین آنها تأثیر بر شکلگیری و ثبات خانواده در آینده است. پژوهشهای جمعیتی در ایران نشان داده است که تجربه روابط پیش از ازدواج با تأخیر در سن ازدواج همراه است؛ به طوری که داشتن یک معاشرت نزدیک با جنس مخالف قبل از ازدواج به طور متوسط ازدواج را حدود دو سال به تأخیر میاندازد.علاوه بر تأخیر در ازدواج، مسأله ثبات زندگی زناشویی و نرخ طلاق نیز مطرح است.
تحقیقات در ایران و سایر کشورها حاکی از آن است که پیشینه روابط متعدد قبل از ازدواج میتواند با ثبات کمتر زندگی مشترک مرتبط باشد. به عنوان مثال، یک مطالعهی دانشگاهی بر روی زوجهای جوان تهرانی نشان داد کسانی که پیش از ازدواج چندین رابطهی عاطفی (بدون قصد ازدواج) داشتهاند، میزان رضایت زناشویی پایینتری را گزارش کردهاند.
هرچند این ارقام ممکن است بسته به شرایط متغیر باشد، اما پیام روشن است: روابطی که بدون تعهد آغاز میشوند، میتوانند بنیان خانواده آینده را سست کنند. یافتههای پژوهشی دقیقتر نیز نشان میدهد احتمال طلاق در افرادی که قبل از ازدواج روابط نزدیک (بهویژه روابط جنسی) با غیر همسر خود داشتهاند تا چند برابر افزایش مییابد. چنین آسیب اجتماعیای نه تنها زندگی فردی خود جوانان را متأثر میکند، بلکه هزینههای روانی و اقتصادی قابل توجهی را نیز به جامعه تحمیل خواهد کرد.
بعد دیگری از آسیبهای اجتماعی این روابط، تأثیر بر اعتماد عمومی و هنجارهای فرهنگی است. در فرهنگهایی که روابط قبل از ازدواج نکوهش میشوند، گسترش این روابط میتواند به تعارض نسلها و تنشهای خانوادگی بیانجامد. از سوی دیگر, دختران جوانی که وارد رابطه طولانیِ بدون سرانجام میشوند ممکن است فرصت ازدواج مناسب را نیز از دست بدهند؛ به این معنی که در خلال سالهایی که در یک رابطه غیرمتعهد سپری کردهاند، خواستگاران جدی خود را رد کرده یا از دست دادهاند.
نتیجهگیری
روابط عاطفی میان دختر و پسر زمانی ارزشمند است که بر پایه صداقت، اعتماد متقابل و هدفمندی (مثلاً چشمانداز ازدواج) بنا شود. در مقابل، روابطی که از ابتدا تکلیف آنها برای آینده روشن نیست و طرفین تعهدی نسبت به ازدواج با هم ندارند، بالقوه میتوانند منجر به مجموعهای از آسیبهای روانی، عاطفی و اجتماعی شوند. شواهد علمی و آماری که در این مقاله به آنها اشاره شد،
همگی مؤید آن هستند که چنین روابطی اغلب بیش از آنکه به رشد فردی یا شناخت بهتر منجر شوند، به صدمههای روحی و بیاعتمادی و حتی تضعیف بنیان خانواده ختم میشوند. بنابراین آگاهسازی جوانان نسبت به این تبعات منفی ضروری است.
جوانان باید بدانند هر رابطهای هرچند در کوتاهمدت شیرین و دلچسب باشد، پیامدهای بلندمدتی دارد که میتواند مسیر زندگی آیندهشان را تحت تأثیر قرار دهد. انتخاب آگاهانهتر در برقراری روابط – تأکید بر شناخت سالم در چارچوبهای معقول و با نیت تعهد بلندمدت – میتواند ضمن حفظ سلامت روان و احساسات، زمینهساز تشکیل خانوادههایی پایدارتر و جامعهای سالمتر در آینده باشد.