خانه امن در دل بحران: مدیریت روابط زن و شوهر در طولانی مدت

وقتی ناچاریم از صبح تا شب کنار هم باشیم، چطور می‌توانیم بدون دعوا دوام بیاوریم؟
خانه امن در دل بحران: مدیریت روابط زن و شوهر در کنار هم بودن طولانی
وقتی بحرانی مانند جنگ یا همه‌گیری بیماری‌ گسترش پیدا می‌کند، زندگی بیرونی و درونی انسان‌ها به‌شکل گسترده‌ای دچار دگرگونی می‌شود. یکی از مهم‌ترین تغییرات در این دوران، جابه‌جایی محل کار از بیرون به درون خانه است. والدینی که پیش‌تر ساعت‌های زیادی را بیرون از خانه سپری می‌کردند، حالا باید از صبح تا شب در کنار هم بمانند و علاوه بر مسئولیت‌های خانوادگی، کار شغلی خود را هم زیر یک سقف پیش ببرند. در چنین شرایطی، خانه به محیطی چندکاره تبدیل می‌شود؛ جایی که باید هم آرامش‌بخش باشد، هم کارآمد، هم گرم و صمیمی، و هم منظم. در این وضعیت پیچیده، طبیعی است که اگر زن و شوهر ندانند چطور باید با هم رفتار کنند، اختلافات کوچک به تنش‌های بزرگ تبدیل می‌شود و نه‌تنها آرامش خانه از بین می‌رود، بلکه فرزندان نیز تحت تأثیر این فضای پرتنش قرار می‌گیرند. این مقاله تلاش می‌کند نشان دهد وقتی زوج‌ها مجبورند مدت طولانی کنار هم کار و زندگی کنند، چه نکاتی می‌تواند کمک کند تا درگیری و اختلاف کمتر شود و رابطه‌ای سالم‌تر شکل بگیرد.
logo
7 دقیقه

چرا بحران‌ها اختلافات را بیشتر می‌کنند؟

برای آن‌که بتوانیم اختلافات را کنترل کنیم، ابتدا باید بدانیم چرا در بحران‌ها اختلافات شدت می‌گیرد. بحران‌هایی مانند جنگ، مهاجرت اجباری یا بیماری‌های فراگیر، معمولاً اضطراب و ترس را در دل خانواده‌ها چند برابر می‌کند. در چنین وضعی، نگرانی از آینده مالی، امنیت جانی و سلامت جسمی، فشار زیادی به ذهن وارد می‌کند. وقتی زن و شوهر هر دو نگران هستند، هر حرکت کوچک طرف مقابل ممکن است بزرگ‌نمایی شود و سوءتفاهم‌ها بیشتر از همیشه رخ بدهد. در چنین دوره‌ای، بسیاری از زوج‌ها فرصت نفس کشیدن جدا از هم را ندارند. اگر پیش از بحران هر کدام از اعضای خانواده ساعاتی را در محیط کار یا جمع دوستان می‌گذراند، حالا این فاصله‌ها حذف می‌شود و حضور طولانی‌مدت در کنار هم، اگر مدیریت نشود، می‌تواند به خستگی روانی و کلافگی منجر شود. از سوی دیگر، خانه‌نشینی طولانی باعث می‌شود نقش‌های متفاوتی که هر فرد دارد با هم قاطی شود؛ مثلاً مردی که در حال انجام کار اداری است، همزمان باید صدای تلویزیون بچه‌ها را تحمل کند یا زنی که در جلسه‌ی آنلاین شرکت می‌کند، شاید مجبور باشد همزمان به امور خانه هم برسد. این تداخل نقش‌ها بستر مناسبی برای بروز اختلاف و درگیری فراهم می‌کند.

توافق بر سر محدوده‌های شخصی

یکی از مهم‌ترین گام‌ها برای کاهش تنش، گفتگو و توافق درباره‌ی محدوده‌های شخصی است. وقتی دو نفر مجبورند ساعت‌های زیادی را در یک فضای محدود بگذرانند، اگر نتوانند حدود نیازها و انتظارات یکدیگر را مشخص کنند، خیلی زود وارد حریم هم می‌شوند و این ورود ناخواسته به حریم شخصی، تنش‌زا خواهد بود. بهتر است زوج‌ها در همان روزهای ابتدایی بحران، با آرامش درباره‌ی نیازهای کاری و شخصی‌شان حرف بزنند. شاید در نگاه اول ساده به نظر برسد، اما همین که هر کس بداند چه ساعتی قرار است شریک زندگی‌اش درگیر کار باشد و چه زمانی آزادتر است، می‌تواند از بسیاری از سوءتفاهم‌ها جلوگیری کند. حتی اگر خانه کوچک باشد، می‌شود گوشه‌ای را برای کار تعیین کرد تا اعضای خانواده بدانند وقتی کسی در آن فضاست، باید مزاحمت کمتری برایش ایجاد کنند. احترام به نیاز به تنهایی هم از مسائل مهمی است که در این دوران نباید فراموش شود. هر کس حق دارد بخشی از روز را با خودش خلوت کند، حتی اگر فقط نیم‌ساعت در اتاقی آرام بنشیند یا کتابی بخواند.

گفت‌وگوی شفاف، ستون آرامش

در چنین زمان‌هایی، اهمیت گفت‌وگوی شفاف و محترمانه بیشتر از هر زمان دیگری است. سکوت کردن یا نادیده گرفتن ناراحتی‌ها، مانند آتش زیر خاکستر عمل می‌کند و دیر یا زود به دعوا و دلخوری منجر می‌شود. زن و شوهرها باید یاد بگیرند اگر چیزی باعث آزارشان می‌شود، همان موقع با لحنی آرام بیان کنند. جمله‌هایی مانند «وقتی وسط جلسه‌ام بچه‌ها را می‌فرستی پیش من، تمرکزم به‌هم می‌ریزد» یا «وقتی با هم حرف می‌زنیم و تو فقط با گوشی‌ات کار می‌کنی، احساس می‌کنم نادیده گرفته می‌شوم» نمونه‌هایی از بیان محترمانه نیازها و احساسات است. وقتی زوج‌ها بتوانند بدون متهم کردن هم، دغدغه‌هایشان را مطرح کنند، احتمال دفاع یا واکنش تند طرف مقابل به حداقل می‌رسد. گفت‌وگو باید فرصت شنیدن را هم فراهم کند؛ یعنی طرف مقابل بتواند بدون ترس از قضاوت شدن، نظر و احساس خود را بگوید.

توقعات واقع‌بینانه

بسیاری از اختلافات زن و شوهرها در شرایط بحرانی از همین‌جا شروع می‌شود که هر کدام، گاهی حتی ناآگاهانه، از دیگری انتظاراتی دارند که در عمل شدنی نیست یا در حد توان طرف مقابل نیست. وقتی یک بحران مثل جنگ یا یک بیماری فراگیر اتفاق می‌افتد، کل ساختار زندگی به‌هم می‌ریزد. در چنین دوره‌ای، همه چیز مثل قبل پیش نمی‌رود: درآمد ممکن است کم شود، منابع محدود باشد، دسترسی به امکانات مثل کمک گرفتن از دیگران سخت‌تر شود و انرژی روانی افراد زودتر تحلیل برود.

مثلاً اگر در شرایط عادی یکی از همسران عادت داشته که همه امور خانه را بی‌عیب و نقص مدیریت کند، حالا که مجبور است همزمان کار شغلی را هم در خانه انجام دهد، طبیعی است که دیگر نتواند همه چیز را مثل قبل منظم نگه دارد. این‌جا اگر طرف مقابل متوجه این محدودیت‌ها نباشد و همچنان همان کیفیت قبلی را بخواهد، ناخواسته بار روانی زیادی ایجاد می‌کند.توقعات غیرواقع‌بینانه فقط مربوط به کارهای خانه نیست. گاهی حتی توقعات عاطفی هم در بحران‌ها غیرواقعی می‌شوند. بعضی‌ها انتظار دارند شریک زندگی‌شان در این دوره پرتنش، همکار فوق‌العاده، والد بی‌نقص، آشپز ماهر، پرستار بچه‌ها و همسر عاشق پیشه باشد! چنین انتظاراتی هرچقدر هم با نیت خوب مطرح شوند، در عمل امکان‌پذیر نیستند.واقع‌بینی یعنی پذیرفتن این‌که در شرایط غیرعادی نمی‌توان انتظار عملکرد عادی داشت. زن و شوهرها باید به هم یادآوری کنند که «الان اولویت آرامش روانی ماست» نه تمیزی خانه در حد درخشان بودن، یا آماده بودن شام دقیقاً سر ساعت! وقتی توقعات منطقی باشد، رنجش و سرزنش کمتر می‌شود و جای آن را درک و همدلی می‌گیرد. درک متقابل، در روزهایی که همه در فشار هستند، از هر هدیه‌ای ارزشمندتر است.

 

تقسیم مسئولیت‌ها به شیوه‌ای منعطف

وقتی هر دو نفر در خانه کار می‌کنند، لازم است در مورد وظایف روزمره مثل آشپزی، خرید، مراقبت از فرزندان یا رسیدگی به خانه توافق کنند. اگر تقسیم کار روشن نباشد، بار مسئولیت ممکن است ناخواسته روی دوش یکی از طرفین بیفتد و این خود زمینه اختلاف خواهد بود. بهتر است زوج‌ها هر چند روز یک‌بار در مورد برنامه کاری‌شان حرف بزنند و بنا به نیاز، تقسیم وظایف را تغییر دهند. انعطاف‌پذیری در این‌که چه کسی چه کاری را انجام دهد، فضای خانه را آرام‌تر می‌کند. در بسیاری از خانواده‌ها، بحران‌ها فرصتی می‌شود که زوج‌ها یاد بگیرند کارهایی را که قبلاً فقط به دوش یکی از آن‌ها بود، به‌طور مشترک انجام دهند.

اهمیت تفریح مشترک حتی در بحران

حتی در شرایط جنگ یا قرنطینه، لازم است زمانی را برای لذت بردن از کنار هم بودن اختصاص دهید. تماشای یک فیلم خانوادگی، آشپزی مشترک، بازی کردن با بچه‌ها یا حتی نوشیدن چای در کنار هم، لحظه‌های آرامش‌بخشی می‌سازد که استرس را کاهش می‌دهد. اگر زوج‌ها بتوانند لحظه‌های خوشایند بسازند، رابطه عاطفی‌شان تقویت می‌شود و اختلافات کمتر جدی و فرساینده خواهد بود.

مدیریت اختلافات کوچک

هیچ خانواده‌ای حتی در بهترین شرایط خالی از اختلاف نیست. حالا تصور کنید این اختلافات کوچک وقتی در شرایط بحرانی و خانه‌نشینی طولانی اتفاق می‌افتد، چقدر می‌تواند آزاردهنده باشد. گاهی یک بحث کوچک درباره‌ی صدای تلویزیون، ظرف‌های شسته‌نشده یا بی‌توجهی به یک جمله، تبدیل به جنجالی بزرگ می‌شود که ساعت‌ها یا حتی روزها ادامه دارد. دلیلش این است که افراد در بحران، آستانه تحمل پایین‌تری پیدا می‌کنند و ذهنشان آماده‌ی جنگیدن است.مدیریت اختلافات کوچک یعنی هنر دیدن مسئله‌ها در همان اندازه واقعی‌شان. همه اختلاف‌ها ارزش دعوا ندارند. زوج‌های باهوش یاد گرفته‌اند برخی چیزها را ساده بگیرند. گاهی لازم است چشم‌پوشی کنید. اگر هم چیزی اذیتتان می‌کند، به‌جای پرخاش یا سرزنش، باید راه درست بیان آن را یاد بگیرید. بهتر است اختلافات را همان لحظه یا در فرصتی مناسب، بدون هیجان و توهین مطرح کنید. جملات نباید سرزنش‌گر باشد؛ مثلاً به‌جای گفتن «تو هیچ‌وقت کمک نمی‌کنی!» بهتر است بگویید: «من خیلی خسته‌ام، اگر امروز در این کار کمکم کنی خوشحال می‌شوم.»همچنین مهارت «عذرخواهی» را نباید دست‌کم گرفت. بسیاری از درگیری‌ها فقط با یک «ببخشید» ساده خاموش می‌شوند. گاهی اوقات آدم‌ها بیشتر از این‌که دنبال حل اختلاف باشند، دنبال دیده شدن و احترام هستند. اگر همسرتان احساس کند که شنیده می‌شود و اشتباهتان را پذیرفته‌اید، دلخوری زودتر تمام می‌شود.

بخش دیگری از مدیریت اختلافات کوچک، پذیرش این حقیقت است که قرار نیست همه مسائل همان لحظه حل شود. اگر هر دو نفر خسته یا عصبی‌اند، بهتر است بحث را به بعد موکول کنند. حتی گاهی لازم است از اتاق خارج شوید، نفسی تازه کنید و بعد با ذهن آرام‌تر گفتگو را ادامه دهید. این فاصله گرفتن‌های کوتاه، جلوی انفجارهای احساسی را می‌گیرد.

نتیجه‌گیری

شرایط بحرانی ممکن است ناگزیر باعث تغییرات بزرگ در سبک زندگی شود. کار کردن در خانه و حضور طولانی‌مدت در کنار یکدیگر، فرصتی است که اگر درست مدیریت شود، می‌تواند رابطه زن و شوهر را عمیق‌تر کند؛ اما اگر مهارت‌های گفت‌وگو، همدلی و تقسیم وظایف به‌درستی رعایت نشود، همین فرصت می‌تواند به میدان جنگی درون خانه تبدیل شود. زوج‌هایی که به‌جای متهم کردن هم، با هم گفت‌وگو می‌کنند، محدوده‌های شخصی را محترم می‌شمارند، از توقعات غیرواقعی پرهیز می‌کنند و برای خوشی‌های کوچک ارزش قائل‌اند، بهتر می‌توانند این دوران را بدون زخم‌های عمیق روانی پشت سر بگذارند. شاید بحران‌ها اجتناب‌ناپذیر باشند، اما نحوه رفتار ما در دل بحران می‌تواند تعیین کند که خانواده‌مان قوی‌تر از پیش بیرون بیاید یا تضعیف شود. آرامش خانه در روزهای سخت، سرمایه‌ای است که با مراقبت از رابطه دو نفره، می‌توان آن را حفظ کرد و حتی گسترش داد.

مطالب مرتبط
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مطالب مرتبط

خوش آمدید!

به حساب خود در زیر وارد شوید

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

افزودن لیست پخش جدید