1- شروط ضمن عقد چیست؟
در حقوق مدنی کشور ما، شروط ضمن عقد به تعهداتی گفته میشود که زوجین هنگام عقد ازدواج، در همان متن عقدنامه یا در سندی پیوستشده به آن، به طور رسمی وارد میکنند و طرفین موظف به رعایت آن هستند. این شروط تنها زمانی دارای ضمانت اجرایی هستند که صریح، مشخص، مشروع و قانونی بوده و در سند ازدواج ثبت شده باشند. بر اساس ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی، زن و شوهر میتوانند هر شرطی را که خلاف مقتضای عقد نباشد، در ضمن عقد ازدواج بگنجانند.
از نظر فقهی و حقوقی، شرط ضمن عقد باید همزمان با عقد اصلی بسته شود و در صورت عدم اجرای آن، طرف متعهد موظف به جبران خسارت یا پذیرش آثار قانونی ناشی از تخلف خواهد بود. ثبت شروط در سند رسمی ازدواج، افزون بر ایجاد شفافیت و اعتماد متقابل، زمینه اختلافات آینده را کاهش میدهد. در ادامه این موضوع را بیشتر شرح و بسط میدهیم.
2- مصادیق رایج شروط ضمن عقد در ازدواج
در ادامه، هر یک از مصادیق رایج شروط ضمن عقد در ازدواج را بهصورت کاربردی به همراه مثال واقعی شرح میدهیم. این موارد از نظر حقوقی معتبر هستند، مشروط بر اینکه به صورت مکتوب و شفاف در سند ازدواج ثبت گردند.
*حق تحصیل
زن میتواند شرط کند که در هر مقطع، زمان و شهری که بخواهد، ادامه تحصیل دهد و شوهر ملزم به حمایت از این حق باشد. مثال: “زن تا مقطع دکتری در هر شهر یا کشور مجاز به ادامه تحصیل است.”
*حق اشتغال
زن میتواند شرط کند که در شغل دلخواه خود، حتی بدون اجازه شوهر، مشغول به کار باشد، مگر آنکه شغل مخالف مصالح خانوادگی باشد. مثال: “زن حق اشتغال در حرفه پزشکی یا تدریس در هر شهر را خواهد داشت.”
*حق خروج از کشور
با درج این شرط، شوهر به زن وکالت میدهد که بدون نیاز به اجازهاش، بتواند گذرنامه دریافت کرده و به خارج از کشور سفر کند. مثال: “زن مجاز به سفر به خارج از کشور بدون رضایت شوهر است.”
*حق طلاق
زن میتواند شرط کند که در صورت تحقق شرایط خاص (مثل خیانت یا ترک زندگی)، از طرف شوهر وکالت در طلاق داشته باشد. مثال: “در صورت اعتیاد شوهر، زن وکیل در طلاق با حق توکیل غیر خواهد بود.”
*حضانت فرزندان در موارد خاص
زن و شوهر میتوانند توافق کنند که حضانت فرزند در صورت طلاق، تحت شرایط مشخص، با مادر باشد. مثال: “در صورت جدایی، حضانت فرزند تا ۷ سالگی با مادر خواهد بود.”
*تعیین محل سکونت
زن میتواند شرط کند که محل زندگی مشترک در شهر یا کشور خاصی باشد و شوهر متعهد به سکونت در آنجا شود. مثال: “محل سکونت دائمی زوجین در فلان شهر تعیین میشود ”
*شروط مربوط به مهریه، نفقه و تمکین
طرفین میتوانند درباره نحوه پرداخت مهریه، میزان نفقه یا شرط عدم تمکین در شرایط خاص توافق کنند. مثال: “مهریه زن به صورت اقساطی هر ماه ۵ سکه پرداخت میشود .”
لازم است بدانیم که برخی شروط، حتی اگر میان دو طرف توافق شود، قابل درج در عقدنامه نیستند. برای مثال شرطی که یکی از طرفین را از انجام تکلیف شرعی یا قانونی مثل پرداخت نفقه یا تمکین بهطور مطلق منع کند، فاقد اعتبار خواهد بود. همچنین شروطی که مبهم، نامعقول یا خلاف اخلاق حسنه باشند، از نظر حقوقی قابل استناد نخواهند بود.
3- اشتباهات رایج در درج شروط ضمن عقد
*یکی از رایج ترین اشتباهات رایج در شروط ضمن عقد این است که طرفین خواسته ها و انتظارات حقوقی خود را در دوران آشنایی پیش از دوران ازدواج مطرح نمینمایند و درباره جزئیات آن گفت و گو نکرده و از بارش فکری غفلت می کنند. بلکه بدتر، آن را در دقیقه نود مثلا در یکی دو روز مانده به عقد و یا در محضر، شروط خود را به یاد آورده و مطرح مینمایند. این موضوع ناراحتی و دلخوری دوطرف به ویژه مرد خواهد شد.
*اشتباه مهم دیگر، کپیبرداری کورکورانه از شروط دیگران بدون توجه به شرایط شخصی زوجین است. هر ازدواج ویژگیهای خاص خود را دارد و شروط باید با توجه به نیاز، سبک زندگی و موقعیت اجتماعی-فرهنگی دو نفر تنظیم شود. مثلاً زنی که قصد مهاجرت یا تحصیل در خارج دارد، باید شرط خروج از کشور و اشتغال را بهروشنی درج کند، نه صرفاً به دلیل رایج بودن آن در دیگر عقدنامهها یا چشم و هم چشمی یا تبلیغات سوداگران رسانهای.
*یکی دیگر از خطاهای متداول، اصرار بر شروط بدون رضایت و توافق طرف مقابل است. شروط ضمن عقد یکطرفه نیستند و تنها زمانی معتبر خواهند بود که طرفین با آگاهی، اختیار و رضایت کامل آنها را بپذیرند و امضا کنند. ثبت شرطی که یکی از طرفین آن را نخوانده یا نپذیرفته باشد، در دادگاه قابل دفاع نخواهد بود.
*در نگارش شروط ضمن عقد، یکی از رایجترین اشتباهات، استفاده از عبارات مبهم و دوپهلو است؛ عباراتی مانند “زن در صورت نیاز میتواند کار کند” فاقد ارزش حقوقی روشن میباشد. شرط باید دقیق، شفاف و قابل اجرا باشد؛ مثلاً ذکر شود “زن مجاز به اشتغال در شغل معلمی در هر شهر و زمان دلخواه است”. این شفافیت، مانع سوءبرداشت و اختلافات بعدی میشود.
*همچنین، بسیاری از افراد بدون آگاهی از ظرفیت حقوقی شروط، مواردی را قید میکنند که قابلیت اجرا یا پیگیری قضایی ندارند. مثلاً شرطی که شوهر را از حق ازدواج مجدد بهطور مطلق منع کند، ممکن است در دادگاه نادیده گرفته شود. برای جلوگیری از این مشکل، مشورت با کارشناس حقوق خانواده یا ثبت شروط زیر نظر دفترخانه ضروری است.
4- پرسشهای پرتکرار درباره شروط ضمن عقد
*بسیاری از زوجهای جوان میپرسند: آیا میتوان شرطی را بعد از عقد ازدواج اضافه کرد؟ از نظر حقوقی، شروط ضمن عقد باید همزمان با عقد ازدواج یا در قالب یک عقد لازم جداگانه ثبت شود. اگر زوجین پس از عقد تصمیم به درج شرط جدید بگیرند، باید این شرط را در یک قرارداد رسمی و معتبر بهعنوان “عقد خارج لازم” تنظیم و امضا کنند تا قابلیت استناد حقوقی داشته باشد.
*شروط ضمن عقد ازدواج مختص زنان نیست و هر دو طرف میتوانند شرطهایی را به نفع خود در عقد بگنجانند، به شرط آنکه مشروع و قانونی باشد. هر فردی که در عقد نکاح تعهدی را قبول میکند، میتواند خواستههای خود را بهصورت شرط درج نماید. با این حال، در عمل بیشتر شروط بهدلیل نیاز زنان به تضمین برخی حقوق قانونی، از سوی آنان مطرح میشود. برای مثال مردان نیز میتوانند شروطی مانند شرط تمکین، شرط سکونت در شهر خاص، یا شرط عدم اشتغال زن در شغل پرخطر را درج کنند.
* یکی از سوالات متداول این است که آیا شروطی که در دفتر ازدواج ثبت نشدهاند هم اعتبار دارند؟ در عرف قضایی، شروط غیررسمی (حتی اگر کتبی باشند) معمولاً در دادگاه قابل استناد نیستند، مگر اینکه شاهد، قرائن یا دلایل محکمهپسند وجود داشته باشد. به همین دلیل، حقوقدانان توصیه میکنند تمام شروط مهم و مؤثر، بهطور رسمی و شفاف در عقدنامه ثبت شوند تا از مشکلات قانونی بعدی پیشگیری شود.
*در صورتی که یکی از شروط ضمن عقد اجرا نشود یا یکی از طرفین به آن عمل نکند، طرف مقابل میتواند با استناد به سند ازدواج، به دادگاه خانواده مراجعه کند و خواهان اجرای شرط یا اعمال آثار قانونی آن شود. مثلاً اگر زن وکالت در طلاق داشته باشد و شوهر شرط را نقض کند (مثلاً ترک منزل یا ازدواج مجدد)، زن میتواند با ارائه وکالتنامه، شخصاً برای طلاق اقدام کند.
لذا شروط ضمن عقد تنها در صورت توافق هر دو طرف و با تنظیم سند رسمی جدید قابل تغییر یا فسخ هستند. اضافه کردن شرط جدید در طول زندگی مشترک امکانپذیر است، اما به توافق طرفین و ثبت رسمی آن نیاز دارد. بنابراین، هرگونه تعدیل یا افزودن شروط باید با رعایت این شرایط انجام شود.
5- راهکارهای مواجهه خردمندانه با شروط ضمن عقد در ازدواج
گرچه شروط ضمن عقد میتوانند تضمینی برای حفظ حقوق فردی در ازدواج باشند، اما نباید فراموش نماییم که فلسفه وجودی ازدواج صرفا بحث قانون و مواد و تبصره ها نیست. ازدواج یک پیوند عاطفی، انسانی و مبتنی بر عشق و اعتماد است؛ اگر همه چیز صرفاً به چارچوب حقوقی محدود شود، ممکن است گرمای صمیمیت در سایه قراردادها رنگ ببازد. قانون باید نقش پشتیبان داشته باشد، نه محور اصلی زندگی مشترک.
لذا شروط نباید به ابزار فشار یا تسلط یکی بر دیگری تبدیل شوند؛ بلکه باید ابزار تفاهم و احترام متقابل باشند. اگر نیت از تنظیم شروط، کنترل طرف مقابل و یکجانبه گرایی باشد، این نهتنها به صمیمیت آسیب میزند بلکه ممکن است در بلندمدت اعتماد را از بین ببرد. به همین دلیل این شروط زمانی اثر واقعی خود را خواهند داشت که در بستری از عشق، گفتوگو و تفاهم شکل بگیرند.
چنانچه مبنای رابطه براساس منطق و تعهد، صمیمیت و اعتماد صورت گرفت آنگاه گفت و گو و توافق راجع به شروط ضمن عقد معنای خاص خود را پیدا می کند. در چنین شرایطی گفتوگو درباره شروط ضمن عقد، بخشی از بلوغ فکری و احساسی در تصمیمگیری برای ازدواج است. این گفتوگو، بیانگر نگاه بلندمدت به زندگی مشترک است و لازم است هر دو نفر با صداقت و احترام، نیازها و دغدغههای خود را مطرح کنند.
پیش از ازدواج، گفتوگویی صادقانه درباره نیازها و نگرانیهای فردی، نخستین گام در تدوین شروط ضمن عقد است؛ هر طرف باید بدون ترس از قضاوت، خواستههایش را با احترام و شفافیت بیان کند. این گفتوگو، به تنظیم شروط کمک میکند. چنانچه موضوع مورد بحث، جز خط قرمز های فرد باشد و آن را به عنوان یکی از پایه های ازدواج اش بداند و ضریب بالایی به آن دهد. لازم است جز شروط ضمن عقد آورده شود. مثلا دختری به هر دلیلی نمی خواهد به خاطر ازدواج در موضوع تحصیل اش خللی وارد شود لازم است این موضوع را با شفافیت مطرح کند و اهمیت قید کردن آن را به عنوان شروط ضمن عقد بگوید.
از طرفی شروط ضمن عقد بخشی از تعهدات قانونی ما در زندگی مشترکاند و امضای ناآگاهانه آنها میتواند پیامدهای جبرانناپذیری داشته باشد. برخی از افراد بدون مطالعه یا فهم دقیق، امضا میکنند و بعدها در مراجع قضایی متوجه تبعات حقوقی سنگین آن میشوند.
مردی بدون مطالعه، شرط حق در طلاق را امضا کرد، بیآنکه بداند در صورت تحقق شرط، همسرش میتواند بدون نیاز به رضایت او طلاق بگیرد. سالها بعد، همسرش با استناد به همان شرط اقدام به طلاق کرد و مهریه اش را هم گرفت! مرد تازه آن زمان فهمید که امضای ناآگاهانهاش، اختیار تصمیمگیری را از او گرفته است.
مشاوره حقوقی و روانشناسی پیش از عقد به زوجین کمک میکند تا در فضایی امن و آگاهانه، شروط را بررسی و تنظیم کنند. مشاور حقوقی میتواند قانونی بودن، شیوه نگارش و ضمانت اجرای هر شرط را توضیح دهد. در سوی دیگر، مشاور روانشناس میتواند از جنبه ارتباطی و هیجانی، سازگاری یا تعارض احتمالی درباره این شروط را شناسایی کند. استفاده از مشاوره، از اختلافات و پشیمانیهای آینده جلوگیری میکند.
نکته بسیار کلیدی اینجاست چنانچه در رابطهای صمیمیت، اعتماد و منطق وجود نداشته باشد، باید در تدوین و قبول شروط ضمن عقد با دقت و احتیاط بیشتری عمل کرد. در چنین شرایطی، خطر آن وجود دارد که ازدواج از یک پیوند انسانی و عاطفی، به صرفاً یک معامله خشک حقوقی تقلیل یابد. هدف از شروط، حمایت از کیفیت رابطه است، نه جایگزینکردن آن با قواعد خشک و بی روح قانونی که نتیجه آن غالبا قربانی شدن منزلت مردان و احساس تحمیل در آنها باشد.
نتیجه گیری
شروط ضمن عقد، ابزاری قانونی برای تضمین حقوق فردی در ازدواجاند، اما تنها در صورت آگاهی، صداقت و تفاهم واقعی، کارکرد مثبت دارند. گفتوگوهای پیش از ازدواج درباره نیازها و خط قرمزها، پایهگذار شروطی سازنده و قابل اجراست. امضای بدون مطالعه این شروط میتواند پیامدهای حقوقی سنگینی داشته باشد که بعدها قابل جبران نیست. تنظیم شروط باید متناسب با شرایط واقعی دو نفر و با مشورت حقوقی و روانشناختی انجام گیرد. قانون باید پشتیبان رابطه باشد، نه جایگزین صمیمیت آن. وقتی اعتماد نباشد، شروط به ابزار کنترل تبدیل میشوند و رابطه را آسیبپذیر میکنند.