چرا جوانان از مسئولیتهای زندگی مشترک میترسند؟
در پاسخ به این سؤال، دلایل متعددی را میتوان برشمرد، اما در این مقاله، تمرکز ما بر ترسها و خطاهای شناختیای است که در ذهن ما جوانان اتفاق میافتد. بسیاری از این ترسها، نه به دلیل واقعیتهای بیرونی، بلکه به خاطر باورها و برداشتهای نادرستی است که نسبت به ازدواج در ذهن ما شکل گرفتهاند. در ادامه، برخی از مهمترین این خطاهای شناختی را بررسی میکنیم.
ترسها و خطاهای شناختی درباره مسئولیتهای زندگی مشترک
یکی از دلایل اصلی ترس جوانان از ازدواج، خطاهای شناختی و باورهای اشتباهی است که در ذهن آنها شکل گرفته است. این باورها اغلب حاصل تجربههای ناموفق اطرافیان، روایتهای اغراقآمیز از زندگی متأهلی، یا ترسهای شخصی از آینده است. اما مهمترین و رایجترین این خطاهای شناختی چیست؟
۱. ازدواج یعنی از دست دادن آزادی و گرفتار شدن در کار بیپایان
یکی از رایجترین تصورات نادرست این است که “با ازدواج تمام آزادی من از من گرفته میشود و مجبورم صبح تا شب در حال کار کردن باشم!”
این باور باعث میشود که برخی جوانان ازدواج را بهعنوان یک قید و بند ببینند که آنها را از علایق، تفریحات و آزادیهای شخصیشان محروم میکند. آنها فکر میکنند که ازدواج یعنی زندگی یکنواخت و پر از مسئولیتهای طاقتفرسا، جایی که فرد دیگر هیچ فرصتی برای خودش ندارد و همهچیز فقط حول محور خانواده و تأمین مخارج زندگی میچرخد. اما واقعیت این است که ازدواج لزوماً به معنای از دست دادن آزادی نیست؛ بلکه میتواند یک تعادل جدید بین مسئولیت و لذتهای زندگی ایجاد کند. افراد متأهل میتوانند همچنان به علایق و اهداف شخصی خود بپردازند، به شرطی که در انتخاب شریک زندگی مناسب دقت کرده و مهارتهای مدیریت زمان و مسئولیتپذیری را تقویت کنند. ازدواج موفق، نهتنها فرد را محدود نمیکند، بلکه میتواند او را در مسیر رشد فردی و شغلی حمایت کند.
2 . من نمیتوانم همه مسئولیتها را انجام دهم و شکست میخورم
یکی دیگر از ترسهای رایج جوانان درباره ازدواج این است که “من از پس همه مسئولیتها برنمیآیم و در زندگی مشترک شکست خواهم خورد.” این تفکر باعث میشود که فرد احساس کند ازدواج یعنی یک بار سنگین که کاملاً بر دوش او خواهد افتاد و اگر نتواند بهدرستی از پس آن بربیاید، همه چیز خراب خواهد شد. برای مثال، برخی تصور میکنند که مرد در زندگی مشترک باید بهتنهایی تمام هزینهها را تأمین کند و اگر درآمد کافی نداشته باشد، زندگی دچار بحران خواهد شد. یا برخی زنان گمان میکنند که تمام کارهای خانه و تربیت فرزند فقط بر عهده آنهاست و این حجم از وظایف طاقتفرسا خواهد بود. درحالیکه واقعیت این است که زندگی مشترک یک همکاری متقابل بین دو نفر است، نه مسئولیت یکنفره! در یک ازدواج سالم، وظایف بین دو نفر تقسیم میشود و هیچکس مجبور نیست بهتنهایی بار همه چیز را بر دوش بکشد. برای مثال، در بسیاری از خانوادههای امروزی، زن و مرد هر دو در تأمین هزینههای زندگی نقش دارند یا در کارهای خانه و مراقبت از فرزندان، هر دو نفر با برنامهریزی مشترک مشارکت میکنند. این یعنی ازدواج قرار نیست فشاری یکطرفه ایجاد کند، بلکه باید بهگونهای باشد که هر دو نفر در کنار هم برای یک زندگی متعادل تلاش کنند.
3 . من آمادگی پذیرش مسئولیت ندارم، پس نباید ازدواج کنم
یکی از خطاهای شناختی رایج درباره پذیرش مسئولیتهای زندگی مشترک این است که “من آمادگی پذیرش مسئولیت ندارم، پس نباید ازدواج کنم.” بسیاری از افراد تصور میکنند که برای ورود به ازدواج باید کاملاً آماده باشند، از قبل تمام مهارتهای لازم را داشته باشند و هیچ نقطه ضعفی در مدیریت زندگی نداشته باشند. مثلاً فردی که هنوز مهارتهای مدیریت مالی قوی ندارد، ممکن است فکر کند که چون نمیتواند بهخوبی بودجهبندی کند، پس هرگز نباید ازدواج کند. یا فردی که تجربهای در تصمیمگیریهای مهم زندگی ندارد، ممکن است تصور کند که ازدواج برای او خیلی زود است. این تفکر باعث میشود که فرد دائماً ازدواج را به تعویق بیندازد یا از آن منصرف شود. اما واقعیت این است که هیچکس از روز اول کاملاً آماده پذیرش تمام مسئولیتهای زندگی مشترک نیست. کسی که ازدواج میکند، قرار نیست از همان ابتدا همهچیز را بلد باشد، بلکه آمادگی برای ازدواج یک مسیر تدریجی است که در طول زمان و با تجربه، یادگیری و تعامل با شریک زندگی شکل میگیرد. مثلاً همان فردی که نگران مدیریت مالی است، میتواند در طول زندگی مشترک با همسرش همکاری کند و بهمرور یاد بگیرد که چطور هزینهها را کنترل کند. یا فردی که تصمیمگیری برایش سخت است، در کنار یک شریک همراه میتواند مهارت تصمیمگیری را تقویت کند. آنچه مهم است، داشتن تمایل به یادگیری، انعطافپذیری و تلاش برای رشد شخصی است، نه آمادگی صددرصدی از ابتدا. بهجای فرار از مسئولیت، میتوان با تقویت مهارتهایی مانند مدیریت مالی، حل تعارض و گفتوگوی مؤثر، خود را برای ازدواج آمادهتر کرد.
پیامدهای خطاهای شناختی درباره پذیرش مسئولیتهای زندگی مشترک
خطاهای شناختی درباره پذیرش مسئولیتهای زندگی مشترک باعث میشود شما مدام ازدواج را به تعویق بیندازید، از تعهد بترسید و فکر کنید که هیچوقت آماده نخواهید شد. این طرز فکر نهتنها شما را از یک رابطه سالم و پرمعنا دور میکند، بلکه مهارتهای مهمی مثل مدیریت زندگی و حل مسائل را هم در شما رشد نمیدهد. در نتیجه، ممکن است به روابط سطحی و کوتاهمدت عادت کنید، یا سالها بعد متوجه شوید که به دلیل ترسهای بیاساس، فرصت یک زندگی مشترک خوب را از دست دادهاید. پس بهجای اینکه از مسئولیتها فرار کنید، روی یادگیری مهارتهای زندگی تمرکز کنید و با ذهنی باز به ازدواج نگاه کنید.
راهکارهایی برای غلبه بر خطاهای شناختی درباره پذیرش مسئولیتهای زندگی مشترک
1) تقویت مهارتهای فردی پیش از ازدواج
اگر فکر میکنید که از پس برخی مسئولیتها برنمیآیید، بهجای فرار از ازدواج، روی یادگیری مهارتهای لازم کار کنید. مهارتهایی مثل مدیریت مالی، گفتوگو و حل تعارض، تقسیم وظایف، مدیریت استرس و مسئولیتپذیری را میتوانید قبل از ازدواج یاد بگیرید تا اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشید.
2) تمرین پذیرش مسئولیتهای کوچک در زندگی مجردی
اگر همیشه از مسئولیتها فرار کردهاید، یکدفعه پذیرفتن مسئولیتهای زندگی مشترک سخت خواهد شد. از همین حالا با تمرین مسئولیتپذیری در زندگی روزمره خودتان را آماده کنید، مثلاً مدیریت مالی خود را به دست بگیرید، تصمیمات مهم بگیرید، برنامهریزی کنید و روی استقلال شخصی خود کار کنید.
3) گفتوگوی شفاف با طرف مقابلتان درباره تقسیم مسئولیتها
بسیاری از ترسها ناشی از این تصور است که “همهچیز روی دوش من خواهد افتاد!” درحالیکه در یک ازدواج سالم، مسئولیتها بر اساس توانایی، علاقه و توافق دو نفر تقسیم میشوند. قبل از ازدواج درباره نقشها و انتظاراتتان با طرف مقابلتان صحبت کنید تا مطمئن شوید که تعادل در زندگی مشترک برقرار خواهد بود.
4) مراجعه به مشاور پیش از ازدواج
یکی از بهترین راهها برای رفع ترسها و باورهای اشتباه درباره ازدواج، صحبت با یک مشاور متخصص است. مشاوره پیش از ازدواج به شما کمک میکند تا خطاهای شناختی خود را بشناسید، مهارتهای لازم برای زندگی مشترک را یاد بگیرید و با دیدی واقعیتر و آگاهانهتر وارد ازدواج شوید. مشاور میتواند به شما نشان دهد که چطور مسئولیتها را مدیریت کنید و نگرانیهایتان را کاهش دهید.
جمع بندی
ترس از پذیرش مسئولیتهای زندگی مشترک، ناشی از خطاهای شناختی و باورهای اشتباه است که باعث میشود جوانان ازدواج را به تعویق بیندازند. تصورات غلطی مانند “ازدواج یعنی از دست دادن آزادی” یا “من هنوز آماده نیستم”، مانع ورود افراد به یک رابطه سالم و پایدار میشود. اما واقعیت این است که هیچکس از ابتدا کاملاً آماده نیست و آمادگی در طول مسیر و با یادگیری مهارتهای لازم، مشاوره پیش از ازدواج و تقسیم عادلانه مسئولیتها به دست میآید. ازدواج نهتنها یک تعهد، بلکه فرصتی برای رشد، همدلی و تجربه یک زندگی معنادار است. پس بهجای ترس، روی آگاهی و آمادهسازی خود کار کنید.