نگاه نابرابری به ازدواج زنان ناشی از چیست؟

در این مقاله به بررسی انتقادی نگاه برخی افراد مبنی بر نگاه نابرابری به ازدواج زنان، می پردازیم. ما به پنج مورد از دلایل متداولی که این نگرش را تقویت می‌کند، اشاره خواهیم کرد و سعی داریم به این دغدغه‌ها پاسخ دهیم.
نگاه نابرابری به ازدواج زنان در موجب نابودی خانواده ها خواهد شد
ازدواج به عنوان یکی از حیاتی ترین تصمیماتی که در طول زندگی می گیریم جنبه های مثبت و منفی مختلفی را برای دختران و پسران به دنبال دارد. از نگاه شما چرا مشاهده جنبه های دشوار در ازدواج سبب می شود که برخی در برابر اقدام به ازدواج گارد بگیرند؟ برخی از زنان و دختران نگرانی هایی در جنبه های اجتماعی و حقوقی زندگی مشترک دارند. از این رو ممکن است تصور کنند ازدواج نوعی ظلم در حق آنهاست. البته لازم است این موضوع را در بستر تاریخی اش نگاه کنیم. پس از جنبش هایی در زمینه حقوق زنان، چالش های عدیده ای از جمله این نگرش شکل گرفت که ازدواج نوعی ستم در حقوق زنان است. این نگاه در صورت عدم مدیریت صحیح و عدم شناخت ماهیت ازدواج به آسیب های فکری، هیجانی و رفتاری و به دنبال آن نگاه نابرابری به ازدواج زنان را در پی دارد. قابل انکار نیست که ازدواج مانند هر پدیده ی اجتماعی دیگر در واقعیت دنیای ما پستی و بلندی های خاص خود را دارد. از این رو موضوعات اجتماعی را نمی‌توان مسیر یکدست و کاملا پیش بینی پذیری تصور کرد. از این رو فارع از جنسیت، فرهنگ، طبقه اجتماعی مان طبیعی است که یکسری دغدغه ها در این زمینه به سراغ مان بیاید. اما پرسش اصلی سرجای خود باقیست که چرا برخی با مشاهده تعدادی از چالش ها به این باور می رسند که ازدواج برای زنان ظلم است؟ در این مقاله قصد داریم به پنج مورد از متداول ترین مصادیقی که برخی اقدام به ازدواج را ظلم در حق زنان تصور کنند، بپردازیم و سعی داریم به نحو منطقی و قابل دفاع به این دغدغه ها پاسخ دهیم.
Hamin-Yar

نگاه نابرابری به ازدواج زنان


پشت پرده نگاه نابرابری به ازدواج زنان

قبل از اینکه به این موضوع بپردازیم که چرا برخی از افراد پیرامون ازدواج را پایمال شدن حقوق زنان می دانند؛ لازم است از صحنه گردانان اصلی نگاه نابرابری به ازدواج زنان آگاه باشیم. عواملی که در ادامه اشاره خواهیم کرد در شکل گیری نگاه های منفی به ازدواج زنان نقش حیاتی دارند. برخی از مهمترین آنها عبارت اند از:

1) نابرابری های جنسیتی تاریخی

در اغلب جوامع گذشته، ازدواج به‌عنوان نهادی تعریف شده بود که در آن زنان به همسر یا خانواده همسر وابستگی های عمیق و متعددی پیدا می کردند و فرهنگ مردسالار نقش بسیار پررنگی ایفا می‌کرد. به همین سبب یک نگاه نابرابری به ازدواج زنان در ناخداگاه ها شکل گرفته است. به همین دلیل است که برخی از دختران ممکن است نگران بازتولید گفتمان مردسالار در زندگی مشترک و ایجاد نگاه نابرابری باشند؛ به همین دلیل با تکیه بر نگاه فمینیستی، بعضی از آنها ازدواج را ظلم به زن می دانند. گرچه در گفتمان امروزی از تاکید به برخی از کلیشه های گذشته کاسته شده است.

2) تاکید بر فردگرایی

یکی از شاخصه‌های کلیدی در فرهنگ مدرن، اهمیت قائل شدن به آزادی‌های فردی است. این ارزش‌ها هرچند جذابیت های ذهنی دارد ولی از آن طرف می تواند با اصل ازدواج به‌عنوان نهادی که نیاز به سازش و مسئولیت‌ دارد، در تضاد قرار باشد. از این رو برخی نگاه منفی به ازدواج زنان داشته و ممکن است احساس کنند که ازدواج می‌تواند آزادی آن‌ها را محدود کند. از این رو آن را ظلم به خودشان می دانند. مطالعه مقاله تاثیر فردگرایی غربی بر خانواده پیشنهاد می شود.

3) ظهور جنبش های حامی حقوق زنان

یکی از واضح ترین تبلیغات علیه ازدواج، جنبش فمنیسم بود. فمینیسم رادیکال با اعتقاد بر نگاه نابرابری به زنان، با تأکید بر تضاد میان زن و مرد و ارائه تصویری سیاه از ازدواج به‌عنوان ابزار سلطه، باعث می‌شود که نهاد خانواده را دشمن آزادی زنان نشان دهد.

4) تاثیر رسانه ها و شبکه های اجتماعی

برخی رسانه‌ها با ارائه تصاویری منفی از ازدواج، مانند خیانت و تعارضات، به ترویج این باور کمک می‌کنند که ازدواج ظلمی به زنان است و آن را به عنوان یک نهاد ناکارآمد معرفی می‌کنند. از جمله آسیب های رسانه های اجتماعی بر بنیان خانواده، نمایش زندگی‌های ایده‌آل و مقایسه‌های مداوم در شبکه های اجتماعی است که انتظارات غیرواقعی را در میان برخی ایجاد می کند.

 

چرا نگاه های منفی به ازدواج زنان شکل می گیرد؟

در قسمت قبلی عوامل زمینه ساز نگاه های منفی به ازدواج زنان را برشمردیم. در این قسمت سعی داریم بگوییم که چرا برخی اقدام به ازدواج را ظلم و نگاه نابرابری به زنان تلقی می کنند؟ در این قسمت با دلایلی که سعی می کنیم خارج از بحث های کلیشه ای باشد به این ادله پاسخ می دهیم:

۱)  احساس از دست دادن استقلال و آزادی شخصی

برخی دختران بر این باورند که اقدام به ازدواج باعث محدود شدن آزادی آن‌ها، از جمله حق تصمیم‌گیری، انتخاب مسیر شغلی یا تحصیلی و حتی محدودیت ارتباطات اجتماعی‌شان می‌شود. به همین دلیل آن را به عنوان عامل محدودیت تلقی می‌کنند؛ زیرا جلوی پیشرفت‌شان را می‌گیرد. با این حال، نیاز زن به ازدواج زمانی معنا پیدا می‌کند که در کنار تعهد، استقلال و رشد فردی نیز حفظ شود. ازدواج یک واقعیت است که تا اندازه‌ای از استقلال و آزادی دوران مجردی می‌کاهد که صرفاً اختصاص به یک جنسیت ندارد و این محدودیت را نمی‌توان نگاه نابرابری به ازدواج زنان در نظر گرفت.

از این رو، برای ازدواج باید با این واقعیت روبه‌رو شویم. از طرفی، استقلال و مرزهای شخصی زن و مرد تا جایی که به ماهیت رابطه و زندگی مشترک لطمه وارد نکند، را می‌توان به رسمیت شناخت. لازمه احترام به حقوق زن و مرد در زندگی مشترک این است که دو طرف در دوران آشنایی درباره اهداف، انتظارات و مرزهای فردی گفت‌وگوهای شفافی داشته باشند و چارچوبی را برای علائق شخصی لحاظ کرده و آن را با طرف مقابل در میان بگذارند.

مثلاً انتظار خود را مبنی بر ادامه تحصیل مطرح کنید یا آن را در شروط ضمن عقد بیاورید. تکنیک‌هایی مانند تعیین اولویت‌ها و تخصیص وظایف می‌تواند به تعادل میان زندگی مشترک، از بین بردن نگاه نابرابری به زنان و پیشرفت فردی کمک کند. تمرین مهارت‌های گفت‌وگوی صریح و همدلانه می‌تواند به حفظ استقلال شما و طرف مقابل در چارچوب یک رابطه سالم کمک کند. در چنین شرایطی ازدواج فرصتی برای رشد و حمایت از یکدیگر در رسیدن به اهداف فردی است.

 

 

 

۲) نگرانی از نگاه نابرابری به زنان در پذیرش نقش های خانه

برخی از دختران نگرانند که مسئولیت‌های سنگین خانه‌داری و تربیت فرزندان در ازدواج به تنهایی بر دوش آنها بیفتد و مردان در این زمینه همکاری نکنند. این نگرانی دیدگاه نابرابری به زنان را افزایش می دهد. زمانی که وضعیت برخی از اطرافیان خود را می بینند ممکن است ازدواج را یک بار اضافی بر دوش خود حساب کنند. این نگاه می تواند موجب دلسردی زنان در ازدواج و در امتداد آن زندگی مشترک زوجین شود.

نگرانی از نگاه نابرابری به زنان در تقسیم وظایف خانه‌داری و تربیت فرزندان، دغدغه‌ای قابل‌درک است. یکی از راه‌های مؤثر برای کاهش این نگرانی، گفت‌وگوهای شفاف پیش از ازدواج است. برای مثال طرفین می‌توانند فهرستی از وظایف منزل تهیه کرده و آن‌ها را بر اساس توانایی‌ها، زمان و علاقه‌ها تقسیم بندی کنند. همچنین ایجاد برنامه‌های زمان‌بندی مشترک و گفت‌وگو درباره احساسات ناشی از نقش ها، به کاهش تنش و افزایش همکاری کمک می‌کند. گاهی بازتعریف برخی نقش ها کمک می کند تا شادابی و طراوت زندگی مشترک حفظ شود.

 

3) فشارهای اجتماعی و فرهنگی پس از ازدواج

برخی دختران بر این باور هستند که پس از ازدواج مجبور خواهند شد خود را با انتظارات و استانداردهای اجتماعی یا فرهنگی‌ خاصی هماهنگ کنند که ممکن است با ارزش‌های شخصی‌شان ناسازگار باشد. این دیدگاه که گاهی درست هم از آب در می آید موجب نگاه منفی به ازدواج زنان شود.

سنت‌ها و انتظارات اجتماعی بخش مهمی از هویت خانوادگی را تشکیل می‌دهند و نگرانی زنان از فشارهای اجتماعی پس از ازدواج قابل درک است. اما با گسترش آگاهی اجتماعی در جامعه ، فضای بیشتری فراهم شده است تا انتظارات فرهنگی را به شکل عادلانه‌تری بازتعریف کنیم و بر اساس اصول تفاهم و احترام متقابل، زندگی مشترک خود را شکل دهیم.

همچنین، برای کاهش این قبیل نگرانی ها از جمله دیدگاه های نابرابری به زنان در جامعه، لازم است پیش از ازدواج گفت‌وگوی عمیقی میان طرفین درباره انتظارات صورت گیرد. وقتی هر دو نفر دیدگاه مشابهی درباره مرزهای شخصی و مسئولیت‌های اجتماعی داشته باشند، فشارهای بیرونی نمی‌توانند به شکاف یا تضاد در زندگی مشترک منجر شوند. از این رو می توان راه‌حلی متناسب با ارزش‌های شخصی و خانوادگی خود یافت. در این شرایط، ازدواج فرصتی برای تقویت هویت مشترک و مقاومت هوشمندانه در برابر فشارهای نادرست اجتماعی تبدیل می شود.

 

4) احساس کنترل‌ شدن توسط همسر یا خانواده همسر(مهم ترین)

از جمله دیدگاه های نگاه منفی به ازدواج زنان را می توان این طور بیان کرد که، برخی دختران نگرانند که پس از ازدواج تحت کنترل همسر یا خانواده همسر قرار بگیرند و نتوانند به خواسته‌های خود بپردازند. در واقع ریشه بسیاری از نگرانی های دختران در ازدواج به این موضوع برمی گردد. از منظر روان‌شناختی، نگرانی از کنترل‌گری همسر یا خانواده همسر ریشه در نیاز بنیادین انسان به استقلال و خودمختاری دارد. انسان‌ها برای رشد و شکوفایی به استقلال، ارتباط مثبت و احساس شایستگی نیاز دارند. زمانی که فرد احساس کند استقلال اش توسط دیگران محدود شده است، ممکن است دچار استرس، کاهش اعتمادبه‌نفس و مشکلات روانشناختی شود.

بنابراین برای پیشگیری از ایجاد نگاه نابرابری به ازدواج زنان، لازم است که طرفین از همان ابتدای رابطه، حدود و چارچوب‌های واضحی برای تصمیم‌گیری‌ها و مسئولیت‌ها تعیین کنند و برای احترام به خواسته‌های یکدیگر تلاش کنند. روان‌شناسان بر این باورند که مهارت‌های ارتباطی و مرزگذاری می‌توانند نقش کلیدی در جلوگیری از رفتارهای کنترل‌گرانه ایفا کنند. وقتی طرفین بتوانند به‌طور صادقانه نیازها و نگرانی‌های خود را با یکدیگر در میان بگذارند، احتمال بروز رفتارهای کنترل‌گرانه کاهش می‌یابد.

 

5-محدودیت های حقوقی در ازدواج

یکی دیگری از رایج ترین مسائلی که مانع ازدواج برخی دختران می شود، وجود برخی از محدودیت های حقوقی است. چالش‌های حقوقی زنان در ازدواج در ایران شامل مسائلی مانند عدم امکان حق طلاق، عدم برابری در حق حضانت فرزندان، و شرط اجازه همسر برای برخی تصمیم‌گیری‌های فردی (مانند خروج از کشور و..) است. این قوانین گاه نگاه نابرابری به ازدواج زنان را تشدید می کند و احساس محدودیت را در زنان ایجاد می‌کند. همین امر باعث می شود برخی وجود این قوانین را در ازدواج، ظلم به زنان بدانند.

در دهه های اخیر مسائل حقوقی خانواده همواره مورد بحث بوده است. به صورت کلی باید توجه داشته باشیم که این قوانین در زمینه‌ای تاریخی و اجتماعی شکل گرفته‌اند که هدف اصلی آن‌ها حمایت از ساختار خانواده و توزیع عادلانه مسئولیت‌ها بوده است. در شرایط فعلی برای مواجهه با چالش‌های حقوقی در ازدواج می‌توان با ترکیب دانش حقوقی و تقویت مهارت‌های فردی مان(خودشناسی)، زندگی مشترک موفقی را شروع نماییم. مهارت تصمیم‌گیری آگاهانه به دختران کمک می‌کند تا با بررسی دقیق شخصیت و ارزش‌های شریک زندگی، فردی را انتخاب کنند که به برابری و حقوق شان احترام می‌گذارد.

تقویت اعتماد به نفس و یادگیری نحوه احترام به خواسته‌های شخصی نیز از ابزارهای مهم در این زمینه است. علاوه بر این، مهارت‌های ارتباطی و حل تعارض، مدیریت استرس، تقویت تاب‌آوری، آگاهی از حقوق قانونی و استفاده از ابزارهای حمایتی می‌تواند نقش مهمی در امنیت و ثبات در ازدواج ایفا کند.

اگر به موضوع این مقاله علاقه مند هستید و نیاز به اطلاعات بیشتری پیرامون این موضوع دارید، می توانید به مقاله ای بات موضوع دختران ازدواج نکرده 20 تا 34 سال در شهر تهران رجوع کرده و ابعاد گسترده و عمیق تری از موضوع نگاه نابرابری به ازدواج زنان را فرا بگیرید.

 

جمع بندی

مسیر ازدواج موفق را نمی توان بدون چالش ها و پستی بلندی های مختلف تصور کرد. با اتخاذ نگرش خردمندانه و قابل دفاع می توانیم از نگرش های غیر سازنده از جمله نگاه نابرابری به ازدواج زنان جلوگیری کنیم. برخی از مسائل و جنبه های ازدواج به نحو غیرسازنده ای تعبیر و تفسیر شوند زمینه برای نگاه نادرست به ازدواج فراهم می شود.

نگاه های منفی به ازدواج زنان ناشی از عوامل پشت پرده مثل مردسالاری ، فرهنگ فردگرایی، گفتمان فمنیسم و رسانه هاست. برخی از زنان به دلیل ازدست دادن استقلال و آزادی شخصی، نگرانی بابت نابرابری های جنسیتی، فشارهای اجتماعی پس از ازدواج، احساس کنترل شدن و محدودیت های حقوقی ممکن است اقدام به ازدواج را ظلم در حقوق شان تلقی کنند. با این حال در برابر این چالش ها راه حل های سازنده و راهگشایی وجود دارد که می توان قبل از ازدواج آنها را وضع کرد.

 

مطالب مرتبط
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مطالب مرتبط

خوش آمدید!

به حساب خود در زیر وارد شوید

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

افزودن لیست پخش جدید