1- فضای شخصی
دختری که با او قرار دوستی دارید، فقط شما را برای خودش میخواهد:
او تمایل چندانی به ملاقات با خانواده یا دوستان شما ندارد و ترجیح میدهد که تمام وقتتان را با او سپری کنید. به علاوه وی به فضا دادن در رابطه اعتقادی ندارد و عملا حضورش را در هر لحظه و مکان احساس میکنید.
. سارا همیشه دوست داشت امیر فقط برای او وقت بگذارد. یک روز امیر تصمیم گرفت با دوستان قدیمیاش به یک گردش برود، اما سارا آنقدر ناراحت شد که امیر مجبور شد برنامهاش را لغو کند. حتی وقتی امیر به خانوادهاش سر میزد، سارا مدام پیام میداد و میپرسید: ‘کی برمیگردی؟’ امیر کمکم احساس کرد در قفسی از توجه سارا گیر کرده است.
دختری که با او ازدواج میکنید، شما را محدود نمیکند:
او با خیال راحت به شما اجازه میدهد با خانواده و دوستانتان وقت بگذرانید، به شرطی که به او نیز توجه کافی داشتهباشید. او نمیخواهد با حضورش شما را در تنگنا قرار دهد کند، زیرا به رابطهتان اطمینان دارد و میداند که نیازی به محدود کردن شما وجود ندارد.
علی و نازنین پنج سال بود که ازدواج کرده بودند. نازنین همیشه به علی اعتماد داشت و میدانست که حتی اگر علی با دوستانش به مسافرت برود یا ساعاتی را با خانوادهاش بگذراند، باز هم قلبش پیش اوست. یک بار علی برای یک سفر کاری یک هفتهای به شهر دیگری رفت. نازنین نه تنها ناراحت نشد، بلکه از این فرصت استفاده کرد تا روی پروژهی شخصیاش کار کند. وقتی علی برگشت، هر دو احساس کردند که این فضا باعث شده عشق و احترامشان به هم عمیق شود.
۲- وضعیت ظاهری
دختری که با او قرار میگذارید، بیش از حد به ظاهر خود حساس است:
چنین دختری تلاش میکند همانند یک مدل مجلههای مد به نظر برسد. معیارهای ست گیرانه زیبایی برای او اهمیت فراوانی دارد و تصور میکند لباسهای خاص، مدل موی جذاب و آرایش بینقص، شما را شیفتهی وی خواهد کرد.
آرزو همیشه قبل از دیدن امیر، ساعت های زیادی را جلوی آینه میگذراند. یک بار وقتی امیر سرزده به دیدنش رفت، آرزو به خودش رسیدگی نکرده بود، آنقدر عصبی شد که اجازه نداد امیر وارد خانه شود. امیر کمکم احساس کرد که آرزو بیشتر از آنکه به بودن با او فکر کند، نگران ظاهر خودش است.
دختری که با او ازدواج میکنید، بیش از اندازه نگران ظاهر خود نیست:
او بیش از اندازه ذهن خود را درگیر نمی کند که موهایش کمی به هم ریخته باشد یا لباس قدیمیاش را پوشیده باشد. آنچه برایش مهم است، همراهی شماست. او با شما صادق و راحت است و همین سادگی و زیبایی درونیاش، شما را به او جذب میکند.
لیلا و محسن سالها بود که با هم زندگی میکردند. یک روز محسن به خانه آمد و دید لیلا با موهای به هم ریخته و لباس راحتی قدیمیاش مشغول کتاب خواندن است. دیدن لبخند راحت و صمیمی لیلا، برای محسن خوشایند بود. برای او، این سادگی و زیبایی درونی لیلا بود که زندگیشان را خاص میکرد.
3- مسائل مالی
دختری که با او قرار میگذارید، انتظار دارد شما هزینههایش را بپردازید:
هرچند ممکن است کمی تلخ به نظر برسد، اما حقیقت این است که برخی از دختران فقط به دنبال فردی هستند که بتواند هزینههایشان را تأمین کند. از خرید کیف گرانقیمت گرفته تا پرداخت صورتحساب غذا، انتظار دارند که شما همه چیز را بپردازید.
امیر و سارا به یک رستوران شیک رفته بودند. وقتی صورتحساب آمد، سارا بدون هیچ تعارفی منتظر ماند تا امیر آن را پرداخت کند. حتی بعد از آن، پیشنهاد داد به یک بوتیک بروند و یک کیف جدید بخرد. امیر که تازه حقوقش را گرفته بود، احساس کرد بیشتر از آنکه دوست داشته باشد، نقش یک بانک را برای سارا بازی میکند.
دختری که با او ازدواج میکنید، به مخارج دقت دارد:
او به آیندهی مشترکتان فکر میکند و نمیخواهد پول را بیدلیل خرج کند. او مسائل مالی را از دیدگاه “ما” بررسی میکند، نه “من”. این بدان معنا نیست که دوست ندارد گاهی از شما هدیه بگیرد، اما ترجیح میدهد که این اتفاقات در حد تعادل باشد. او حتی حاضر است برایتان هدیه بخرد، زیرا عشق او به شما، ربطی به مسائل مالی ندارد.
علی و نازنین برای خرید به بازار رفته بودند. نازنین به جای انتخاب لباسهای گرانقیمت، به دنبال تخفیفها بود و حتی پیشنهاد داد که با پول پساندازشان برای آینده، یک سرمایهگذاری کوچک انجام دهند. علی با دیدن این دقت و آیندهنگری نازنین، احساس کرد که واقعاً شریک زندگیاش را پیدا کرده است.
4- شخصیت
دختری که با او قرار میگذارید، میخواهد شما را تغییر دهد:
او تلاش میکند شما را مطابق با تصویر ایدهآل خود تغییر دهد. کمکم متوجه میشوید که هویت اصلیتان در حال از بین رفتن است. از لباس پوشیدن گرفته تا غذا خوردن و حتی تماشای فیلم، همه چیز باید مطابق میل او باشد. در نهایت، شما حس میکنید مانند یک ابزاری هستید که باید تمام دستورات او را اجرا کند.
امیر عاشق تماشای فیلمهای اکشن بود، اما سارا همیشه اصرار داشت که فقط فیلمهای عاشقانه ببینند. حتی وقتی امیر لباس راحتی میپوشید، سارا با نگاههای ناراحتکنندهاش او را مجبور میکرد تا لباسهای شیکتر بپوشد. کمکم امیر احساس کرد که دیگر خودش نیست، بلکه فقط نسخهای است که سارا از او ساخته است.
دختری که با او ازدواج میکنید، شما را همانطور که هستید دوست دارد:
او دیوانهوار عاشق شماست و به جز شخصیت واقعیتان، به هیچ چیز دیگری اهمیت نمیدهد. او از شما انتظار ندارد که تغییر کنید، زیرا شما را همانطور که هستید دوست دارد. در کنار او، همه چیز طبیعی است؛ او به نظرات شما گوش میدهد و نظرات خودش را هم بیان میکند، و این درک متقابل، زندگی را برایتان آسانتر میکند.
علی و نازنین سالها بود که با هم زندگی میکردند. علی عاشق فوتبال بود و نازنین همیشه با خنده به او میگفت: ‘برو بازی را تماشا کن، من هم برایت یک چای میآورم.’ نازنین هیچوقت سعی نکرد علی را تغییر دهد، بلکه عاشق همان آدم ساده و ورزشدوستی بود که از اول شناخته بود. این پذیرش بیقید و شرط، زندگیشان را پر از آرامش کرده بود.”
نکته پایانی: صبور باشید و به هرقیمتی برای انتخاب همسر عجله نکنید
همان گونه که دیدیم تفاوتهای زیادی بین دختری که با او قرار دوستی گذاشته می شود و دختری که اهل ازدواج است وجود دارد. ازدواج یک تصمیم کلیدی است که نیاز به تفکر و بررسی دارد. قضیه ازدواج یک موضوع شوخی بردار یا تجربهی گذرا نیست، بلکه تعهدی است که بر پایهی عشق، احترام، سازش و وفاداری شکل میگیرد. لذا لازم است صبور باشید و منتظر شخص مناسبی بمانید، زیرا مطمئن باشید که او در جایی منتظر شماست.
جمع بندی
ازدواج، تصمیمی نیست که با هیجانهای زودگذر گرفته شود؛ بلکه تعهدی عمیق بر پایهی عشق، احترام و درک متقابل است. دختری که برای دوستی انتخاب میشود، لزوماً همان کسی نیست که برای زندگی مشترک مناسب باشد. تفاوت در نگرش، رفتار و اولویتها میتواند سرنوشت یک رابطه را تعیین کند. پس صبور باشید، انتخابی آگاهانه داشته باشید.