1) آیا باید با چنین فردی ازدواج کرد؟
یکی از باورهای رایج این است که «اگر کسی یکبار خیانت کرد، دوباره هم خیانت خواهد کرد». پژوهشها تا حدی این نگرانی را تأیید میکنند. به عنوان مثال، یک مطالعه طولی که بر روی صدها نفر در دو رابطه پیاپی انجام شده است نشان داد افرادی که در رابطه اول خود مرتکب خیانت ( مانند رابطه جنسی خارج از تعهد) شده بودند، در مقایسه با کسانی که خیانت نکرده بودند، احتمال خیانتشان در رابطه بعدی سه برابر بیشتر بود. به بیان دیگر، خیانت قبلی یک فرد میتواند عامل خطری برای تکرار آن در آینده باشد.همچنین افرادی که قبلاً خود قربانی خیانت شدهاند، در روابط بعدی بیشتر در معرض تجربهی دوبارهی خیانت از سوی شریک جدیدشان قرار میگیرند.
نسخه صوتی ازدواج با فردی که در گذشته خیانت کرده است: چالشها و ملاحظات روانشناختی
با این حال، این به آن معنا نیست که تغییر ناممکن است. روانشناسان تأکید میکنند هرچند رفتارهای گذشته الگوی مهمی برای آیندهاند، اما افراد زیادی هم هستند که الگوی خیانت را تکرار نکرده و توانستهاند اعتماد را بازسازی کنند در واقع، خیانت الزماً یک ویژگی شخصیتی ثابت و غیرقابلتغییر نیست، هرچند مطالعههای مختلف نشان میدهد که خیانت اغلب یک رفتار اتفاقی و یکباره نیست، بلکه میتواند بخشی از الگوی شخصیتی فرد باشد. بنابراین تصمیمگیری درباره ازدواج با چنین فردی نیازمند بررسی دقیقتر خصوصیات فرد و شرایط است. اگر فرد واقعاً از اشتباه خود درس گرفته و در جهت تغییر گام برداشته باشد، احتمال شکستن این الگو وجود دارد. در ادامه عواملی را بررسی میکنیم که میتواند به شما در سنجش این موضوع کمک کند.
2) عوامل روانشناختی، شخصیتی و پیشینهای مؤثر
پیش از تصمیمگیری، مهم است که برخی عوامل خطر در شخصیت و گذشته فرد را در نظر بگیریم. تحقیقات پیشین درباره علل خیانت عوامل روانشناختی و شخصیتی متعددی را شناسایی کردهاند که میتوانند احتمال بروز خیانت را بیشتر کنند. در ادامه به برخی از مهمترین این عوامل اشاره میکنیم:
* تعهد پایین به رابطه: افرادی که از ابتدا پایبندی و تعهد محکمی به روابط عاطفی خود ندارند، مستعد لغزش و خیانت هستند
* نارضایتی عاطفی یا جنسی: کاهش رضایت از رابطه – چه بهلحاظ عاطفی و چه جنسی – میتواند احتمال رویآوردن فرد به رابطه خارج از ازدواج را افزایش دهد. فردی که در رابطه قبلی خود بهخاطر نارضایتی دست به خیانت زده، باید اکنون نشان دهد که توانایی حل مسئله و برقراری ارتباط سالم برای رفع مشکلات را یاد گرفته است.
* نگرش آسانگیر به روابط فرازناشویی: اگر فرد در گذشته نگرشی منعطف یا مثبت نسبت به خیانت و روابط موازی داشته، این زنگ خطری جدی است. برخی افراد خیانت را خیلی بد نمیدانند یا آن را با توجیهاتی همچون «اشتباه همهگیر» توجیه میکنند. چنین طرز فکری خطر تکرار خیانت را بالا میبرد.
* سبک دلبستگی ناایمن: روانشناسی دلبستگی نشان میدهد افرادی که سبک دلبستگی اجتنابی یا اضطرابی دارند، ممکن است بیشتر در معرض خیانت باشند. دلبستگی اجتنابی میتواند باعث ترس از صمیمیت و در نتیجه توجیه خیانت شود؛ دلبستگی اضطرابی نیز ممکن است بهدلیل نیاز مداوم به تأیید از سوی دیگران فرد را به روابط متعدد سوق دهد.
* ویژگیهای شخصیتی مشکلساز: بعضی صفات شخصیتی با احتمال بالاتر خیانت همراهاند. برای مثال، افرادی که خودشیفته و خودمحور هستند، به دلیل احساس استحقاق بالا و همدلی پایین، بیشتر به نیازهای خود فکر میکنند و ممکن است وفاداری را زیر پا بگذارند. همچنین پایینبودن وجدان (مسئولیتپذیری) و تکانشگری زیاد میتواند بازدارندههای اخلاقی را کاهش داده و فرد را مستعد خیانت کند. در مقابل، ویژگیهایی چون صداقت، همدلی و مسئولیتپذیری بالا از عوامل محافظ در برابر خیانت محسوب میشوند.
* پیشینه خانوادگی و فرهنگی: ارزشها و تجربههای گذشته فرد نیز مهماند. اگر فرد در خانواده یا فرهنگی بزرگ شده که خیانت در آن عادیانگاری میشده یا سابقه مشاهدهٔ خیانت والدین را دارد، ممکن است نگرشش به تعهد و وفاداری تحت تأثیر قرار گرفته باشد. البته این یک عامل قطعی نیست اما در کنار سایر موارد باید سنجیده شود. همچنین در محیطهای اجتماعی که فرصتهای وسوسهانگیز بیشتر است (مثلاً مشاغلی با روابط اجتماعی گسترده یا سفرهای مکرر)، نیاز به خودآگاهی و پایبندی فرد به مرزهای اخلاقی بیشتر احساس میشود
با در نظر گرفتن این عوامل، میتوانید تصویری روشنتر از وضعیت به دست آورید. برای نمونه، اگر فرد موردنظر در روابط قبلی خود به طور کلی صادق بوده و فقط یکبار آن هم در شرایط خاصی دچار لغزش شده است (مثلاً در دورهای بحرانی از زندگی)، این با حالتی که شخص بهدفعات خیانت کرده یا اصولاً صداقت را در جنبههای مختلف زندگی رعایت نمیکند بسیار متفاوت است. سابقه عمومی رفتارهای فرد (درستکاری یا عدم آن در زمینههای دیگر) نیز میتواند سرنخ مهمی باشد.پژوهشها حتی نشان دادهاند کسانی که در حوزههای غیرعاطفی (مثلاً یک بازی یا کار مالی) تقلب و خیانت میکنند، احتمال بیشتری دارد که در روابط عاطفی نیز دست به رفتار غیرصادقانه بزنند . بنابراین، مجموعه این سرنخهای شخصیتی و رفتاری را پیش از ازدواج در نظر بگیرید.
3) معیارهای مهم در جلسات آشنایی و خواستگاری
در جلسات آشنایی و خواستگاری، مهمترین معیارها باید شامل مواردی باشند که نشاندهنده صداقت، مسئولیتپذیری و توانایی تغییر در فرد است. اولین و اساسیترین معیار، صداقت کامل در مورد گذشته است. فرد باید بهطور شفاف و بیپرده درباره خیانت قبلی خود صحبت کند، از جمله علت وقوع آن و اینکه چه عواملی منجر به چنین اشتباهی شده است. علاوه بر این، ابراز پشیمانی واقعی و پذیرش مسئولیت از سوی فرد در برابر خیانت انجامشده، امری ضروری است. بهویژه اگر فرد توانسته باشد از آن تجربه درس بگیرد و تغییرات مثبتی در رفتار و نگرش خود ایجاد کرده باشد، این موضوع باید بهوضوح بیان شود. همچنین، بررسی ملاکها و ارزشهای مشترک در رابطه با تعهد و وفاداری از اهمیت ویژهای برخوردار است. برای مثال، آیا هر دو طرف درک مشابهی از تعهد و مرزهای اخلاقی دارند؟ آیا در خصوص اهمیت وفاداری و اعتماد به یکدیگر همنظر هستند؟ در این جلسات باید به نحوه ارتباطات و مرزهای فرد در روابط با جنس مخالف توجه شود. فرد باید نشان دهد که برای جلوگیری از تکرار خیانت در آینده، مرزهای روشن و معقولی با افراد خارج از رابطه دارد. از طرف دیگر، ارزیابی اینکه فرد آمادگی دارد برای تغییرات در خود تلاش کند و برای بهبود رابطه از مشاوره یا سایر روشها استفاده کند، ضروری است. این اقدامها و گفتوگوها باید با شجاعت و شفافیت انجام شوند تا هم طرفین به درک مشترک و تصمیم آگاهانهتری برسند. در نهایت، این معیارها به ارزیابی دقیقتر و مسئولانهتر آینده مشترک کمک خواهند کرد.
4) نشانههای مثبت برای اعتماد دوباره
اگر همچنان در دوراهی اعتماد یا عدم اعتماد هستید، توجه به برخی نشانههای امیدوارکننده میتواند مفید باشد. وجود این عوامل در رفتار و نگرش فرد خاطی نشان میدهد که احتمال تکرار خیانت کمتر شده و میتوان با اطمینان بیشتری به او فرصت دوباره داد:
- پشیمانی واقعی و تلاش برای جبران: همانطور که اشاره شد، ابراز ندامت عمیق یک شاخص کلیدی است. فرد باید نشان دهد که از صمیم قلب برای خیانت گذشته متأسف است و تمام تلاشش را برای جبران آسیب انجام میدهد. تحقیقات تأیید کردهاند که وجود عذرخواهی صادقانه و احساس شرم از خطا، امید به بهبود رابطه را افزایش میدهد. اگر او در صحبتهایش مسئولیت کارش را پذیرفته و صادقانه از شما (و حتی از همسر قبلیاش) عذرخواهی کرده است، این رفتاری امیدبخش محسوب میشود.
- پذیرش پیامدها و تغییر رفتار: فردی که واقعاً تغییر کرده باشد انتظار ندارد سریعا و بدون تلاش، همه چیز عادی شود. برعکس، او میپذیرد که بیاعتمادی شما طبیعی است و برای ترمیم آن صبورانه گام برمیدارد. به عنوان مثال، اگر شما سؤالی دارید یا نیاز به اطمینانبخشی اضافه احساس میکنید، واکنش او همدلانه و پذیراست نه تدافعی. صبر و شکیبایی او در برابر آزمایشهای اعتمادساز شما یک نشانه مثبت است. همچنین باید مشاهده کنید که نسبت به قبل تغییراتی عملی در رفتار خود داده است؛ مثلا اگر در گذشته حد و مرزی در معاشرتها رعایت نمیکرده، اکنون رفتارش محتاطانهتر و متعهدانهتر شده است.
- شفافیت و صداقت مستمر: علامت دیگر قابل توجه، یکرنگی در گفتار و کردار فرد در طی زمانی معقول است. اگر پس از مدتی آشنایی متوجه شدهاید که او در موضوعات مختلف زندگی با شما صادق است، چیزی را پنهان نمیکند و الگوی ثابتی از راستگویی و درستکرداری نشان میدهد، میتوان نتیجه گرفت احتمال فریبکاری دوباره کمتر است. ادامه یافتن صداقت در گفتار و عدم مشاهده دروغگویی در موارد ریز و درشت، سنگبنای اعتماد دوباره است. فردی که حتی در مسائل جزئی زندگی راست نمیگوید، بعید است در مسائل مهمتر قابل اعتماد باشد. خوشبختانه عکس این هم صادق است؛ یعنی پایبندی به صداقت در امور کوچک نشانگر وجدان کاری و اخلاقی در امور بزرگتر است.
- تعهد به ارتقای خود و رابطه: آیا فرد برای رشد شخصی و بهبود روابط تلاش میکند؟ اقداماتی نظیر مطالعه کتابهای مرتبط با خیانت و اعتماد، شرکت در کارگاههای آموزشی زوجها، یا رفتن پیش مشاور نشان میدهد که او عزم جدی برای بهتر شدن دارد. فردی که به دنبال درک علل خیانت خود و رفع آنهاست، احتمالاً آمادگی بیشتری برای یک زندگی سالم دارد. این تلاشها نشاندهنده این است که او نمیخواهد گذشته تکرار شود و در حال سرمایهگذاری روی بهبود خویش است.
- دوری از موقعیتهای خطرناک: نشانه مثبت دیگر آن است که شخص خودش به شکل فعالانه از شرایطی که میتواند وسوسهانگیز باشد دوری میکند. برای مثال، ممکن است ارتباطاتی را که احتمال لغزش در آن هست محدود کرده باشد، یا در محیط کار و دوستان حد و حدود روشنی برای خودش تعیین کند. این خودکنترلی و آیندهنگری نشان میدهد که او واقعاً برای حفظ تعهدش ارزش قائل است.
در مجموع، وجود چند مورد از موارد بالا به این معناست که فرد در مسیر درستی جهت بازسازی اعتماد گام برمیدارد. البته هیچکدام از این نشانهها بهتنهایی تضمین صددرصدی نیستند، اما مجموعهای از آنها میتواند اطمینانبخش باشد که خیانت گذشته بیشتر یک اشتباه بوده تا یک الگوی رفتاری پایدار.
5) علائم هشدار درباره احتمال تکرار خیانت
در مقابل نشانههای امیدوارکننده، برخی رفتارها و خصوصیات هستند که باید آنها را بهعنوان علامت هشدار جدی بگیرید. وجود این موارد میتواند گویای آن باشد که خطر تکرار خیانت هنوز بالاست و شاید اعتماد دوباره کار عاقلانهای نباشد:
- توجیهگری و مقصر دانستن دیگران: اگر فرد هنوز هم خیانتش را با بهانههایی مثل بدرفتاری همسر قبلی، مشکلات زندگی یا وسوسهانگیز بودن طرف مقابل توجیه میکند و مسئولیت شخصی بر عهده نمیگیرد، زنگ خطر به صدا در میآید. تحقیقات نشان دادهاند خیانتکاران به طور کلی تمایل دارند کار خود را کوچک جلوه دهند و تقصیر را به عوامل بیرونی نسبت دهند. این رویکرد نشان میدهد که فرد احتمالاً درس لازم را نگرفته و در شرایط مشابه ممکن است دوباره همان رفتار را تکرار کند.
- عدم ابراز ندامت واقعی: نبود احساس گناه و پشیمانی واقعی در کلام و رفتار فرد، نشانه منفی مهمی است. به زبان ساده، اگر طرف مقابل شما از خیانتش شرمنده نباشد، چرا باید انتظار داشت در آینده آن را تکرار نکند؟ برخی افراد ممکن است ظاهراً عذرخواهی کنند اما در عمق وجود، خیانت خود را چندان نادرست ندانند. به حرکات و حالات او دقت کنید؛ آیا هنگام صحبت درباره خیانت گذشته، اندوه و ناراحتی در چهره و لحنش پیدا است یا کاملاً خونسرد و بیتفاوت موضوع را مطرح میکند؟ بیتفاوتی یا حتی افتخار پنهان (مثلاً با لبخند زدن یا بیان جزئیات بیمورد) میتواند علامت خطر باشد.
- الگوی دروغگویی و پنهانکاری: خیانت غالباً با دروغ گفتن و مخفیکاری همراه است. اگر در دوران آشنایی متوجه شدید که فرد در مسائل دیگر زندگی هم به راحتی حقیقت را کتمان میکند یا نکاتی را از شما پنهان مینماید، باید بسیار محتاط باشید. عدم صداقت یکباره اتفاق نمیافتد؛ بلکه نوعی ویژگی رفتاری است. کسی که برای گفتن حقیقت به شما مدام طفره میرود یا قبلاً شما را در مواردی هرچند کوچک فریب داده، احتمال دارد در آینده نیز در موضوعات بزرگتر (از جمله خیانت) صادق نباشد.
در وبسایت بین المللی healthline در راستای موضوع زمان مناسب برای شروع رابطه عاطفی مجدد پس از مشاهده خیانت در مقاله ای با عنوان Why Betrayal Can Cause Trauma and How to Start Healing آمده است که:
در حال آغاز روند بهبودی
پس از خیانت در یک رابطه عاشقانه، ممکن است خود را درگیر مشکلات مداوم در اعتماد و تردید نسبت به خود بیابید. حتی اگر تصمیم بگیرید به شریک زندگیتان فرصت دوباره بدهید، بازسازی اعتماد ممکن است ماهها یا حتی سالها زمان ببرد.اگر در کودکی با تروماهایی روبهرو شدهاید و آنها را با جداشدن ذهنی یا سرکوب کردن فراموش کردهاید، ممکن است خاطرات آنها در نهایت بازگردند، بهویژه اگر چیزی مشابه باعث تحریک بازگشت آنها شود. سرکوب دوباره آنها ممکن است دیگر گزینهی ممکن نباشد. حتی اگر دوباره موفق به عقب راندن آن خاطرات شوید، این کار به روند بهبود شما کمکی نمیکند.
مسیر بهبودی برای هر فرد یکسان نیست، اما این راهکارها میتوانند به شما کمک کنند تا اولین قدمها را بردارید.
پذیرش بهجای پرهیز
روند بهبود اغلب با پذیرش اتفاقات آغاز میشود.نمیتوانید آن را پاک کنید، بنابراین هر چقدر هم سعی کنید آنچه اتفاق افتاده را سرکوب کنید، ممکن است هنگام بودن با دوستان، مراقبت از فرزندان یا در حال رانندگی، خاطرات آن به ذهنتان بازگردد.
مواجهه با تروماهایی مانند خیانت میتواند بسیار دردناک باشد. اما پذیرش آن به شما اجازه میدهد دلایل پشت آن را بررسی کنید و این میتواند آغاز روند بهبود باشد.
بهجای اینکه در چرخهای بیپایان از تردید نسبت به خود و انتقاد از خود گیر بیفتید، میتوانید با مسائل اساسی رابطه مانند کمبود ارتباط یا صمیمیت روبهرو شوید و به دنبال راههایی برای حل آنها باشید.
نکته: این به معنای مقصر دانستن شما در خیانت نیست. خیانت انتخابی ناسالم برای پاسخ دادن به مشکلات رابطه است.
پذیرش احساسات دشوار را تمرین کنید
پس از خیانت، احساسات ناخوشایندی ممکن است ظاهر شوند. ممکن است احساس کنید:
تحقیر شده
شرمنده
خشمگین یا انتقامجو
بیمار
داغدار
طبیعی است که بخواهید از این درد فرار کنید، با انکار یا سرکوب آنچه اتفاق افتاده است.
اگرچه پنهان شدن از احساسات ناراحتکننده ممکن است آسان و ایمن بهنظر برسد، اما پرهیز یا پنهان کردن آنها میتواند تنظیم و مدیریتشان را دشوارتر کند.
دادن نام مشخص به احساسات — مانند خشم، پشیمانی، یا فقدان — میتواند به شما کمک کند آنها را بهتر درک و مدیریت کنید.
شناخت احساساتتان میتواند تحمل آنها را آسانتر و کمتر ترسناک کند. آگاهی بیشتر احساسی، در نهایت، میتواند به شما کمک کند تا راهکارهایی مؤثرتر برای مقابله با آن احساسات بیابید.
جمع بندی
در جلسات آشنایی و خواستگاری، باید به صداقت فرد درباره گذشته، پذیرش مسئولیت خیانت قبلی، و ابراز پشیمانی واقعی توجه کرد. همچنین، اهمیت بررسی ارزشها و انتظارات مشترک در زمینه وفاداری و تعهد، شفافیت در ارتباطات، و آمادگی برای تغییر و رشد نیز ضروری است. این معیارها کمک میکنند تا فرد توانایی ایجاد یک رابطه سالم و وفادار در آینده را داشته باشد و تصمیمی آگاهانه گرفته شود.