بیکاری یکی از مهمترین عوامل بازدارنده در تصمیم به ازدواج است. بسیاری از جوانان به دلیل نداشتن شغل پایدار یا درآمد کافی، از پذیرش مسئولیتهای زندگی مشترک هراس دارند. فقدان اشتغال و یا درآمد کم نه تنها آغاز ازدواج را به تأخیر میاندازد، بلکه حتی پس از ازدواج نیز میتواند به منبع تنشها و اختلافات بین زوجین تبدیل شود.
داشتن شغل و کسب درآمدی کافی، یکی از ستون اصلی برای ساختن یک زندگی مشترک موفق است. وقتی این پایهها متزلزل باشند، زوجها با فشارهای مداوم مالی روبهرو خواهند شد که میتواند شادی و آرامش زندگی آنها را به خطر بیندازد.
بحران مسکن؛ آرزوی سرپناهی مشترک
بحران مسکن یکی از جدیترین چالشهایی است که بسیاری از جوانان در مسیر تشکیل زندگی مشترک با آن مواجه هستند. تأمین یک سرپناه مناسب به یکی از بزرگترین آرزوهای زوج های جوان تبدیل شده است، چرا که افزایش سرسامآور قیمت خرید یا اجاره خانه، آن را برای بسیاری از افراد به رؤیایی دستنیافتنی تبدیل کرده است.
این شرایط بحرانی موجب شده که بسیاری از جوانان، مجبور به ادامه زندگی در کنار خانوادههایشان شوند یا به سکونت در مکانهای غیرمطلوب با حداقل امکانات رضایت دهند. زوجهای جوان اغلب مجبورند اولویت های مالی خود را متناسب با شرایط مسکن تغییر دهند؛ برخی برای خرید خانه، سالها به کار و پسانداز بپردازند، در حالی که برخی دیگر مجبور به پذیرش بدهیهای کلان و اقساط طولانیمدت میشوند. این فشار اقتصادی و روانی در بسیاری از موارد باعث ایجاد تنش در روابط زوجها و کاهش رضایت آنها از زندگی مشترک میشود.
بحران مسکن، علاوه بر مشکلات فردی و خانوادگی، در سطح جامعه نیز اثرات جدی بر جای میگذارد؛ از کاهش نرخ ازدواج گرفته تا افزایش نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی. در چنین شرایطی، ارائه راهکارهای عملی توسط دولت ها و نهادهای مسئول برای کاهش هزینههای مسکن و تسهیل دسترسی به خانهای مناسب، ضرورتی انکارناپذیر است.