زندگی مشترک، سفری پرهیجان و پر از پیچ و خم است. سفری که با همراهی یکدیگر و درک متقابل از هم، لذتبخشتر میشود. یکی از مهمترین کلیدهای موفقیت در این سفر، خودآگاهی نسبت به توقعات و انتظارات است. به عبارت سادهتر، هر یک از ما مجموعه خاصی از باورها، ارزشها و نیازهایی داریم که آنها را در زندگی مشترک دنبال میکنیم. این توقعات و انتظارات، مانند یک نقشه راه، مسیر زندگی مشترک ما را شکل میدهند.
خودآگاهی در مورد توقعات و انتظارات، به ما کمک میکند تا واقعبینانهتر به زندگی مشترک نگاه کنیم. زمانی که میدانیم چه چیزی از زندگی مشترک انتظار داریم، میتوانیم به طور مؤثرتر با همسرمان ارتباط برقرار کنیم و در صورت وجود اختلاف، به راحتی به توافق برسیم. همچنین با شناخت توقعات خود، از بروز ناامیدی و سرخوردگی جلوگیری میکنیم. زیرا زمانی که انتظارات ما با واقعیت مطابقت نداشته باشد، احساس سرخوردگی و ناامیدی در ما ایجاد میشود. از طرف دیگر زمانی که توقعاتمان واقعبینانه باشد، میتوانیم از زندگی مشترک خود لذت بیشتری ببریم. در ادامه به بررسی انواع توقعات، چگونگی مدیریت توقعات و راهکارهایی برای ایجاد یک زندگی مشترک موفق خواهیم پرداخت.
الف) بررسی انتظارات منطقی و غیرمنطقی
زندگی مشترک، همچون سفری طولانی و پرپیچ و خم است که مقصد نهایی آن، ساختن دنیایی مشترک و زیبا است. این سفر، با همراهی و درک متقابل دو طرف، لذتبخشتر خواهد شد. یکی از مهمترین راهنماهای این سفر، شناخت و مدیریت انتظارات است. انتظارات، همانند نقشه راهی هستند که مسیر این سفر را روشن میکند و تعیین میکند که به کدام سمت حرکت کنیم. اما همه این نقشهها، دقیق و کاربردی نیستند. برخی از آنها، بیش از حد ایدهآلگرایانه و غیر واقعی هستند و میتوانند باعث گمراهی و ایجاد ناامیدی شوند.
در واقع انتظارات همانند عینکهایی هستند که از آنها برای دیدن زندگی مشترک استفاده میکنیم. عینکهایی که میتوانند دید ما را شفاف و روشن کنند یا آن را تار و مبهم نمایند. انتظارات واقعبینانه به مثابه عینکی هستند که به ما کمک میکند تا جهان مشترکمان را با وضوح ببینیم و با هم قدم برداریم. اما انتظارات غیرمنطقی، مانند عینکی با شیشههای رنگی هستند که واقعیت را تحریف کرده و ما را به سمت ناامیدی سوق میدهند.
پس برای داشتن یک سفر مشترک لذتبخش، باید به این سوالات پاسخ دهیم:
*آیا انتظارات ما از زندگی مشترک، بر اساس واقعیتها و نیازهای واقعی است؟
*آیا این انتظارات قابل تغییر و انعطافپذیر هستند؟
*آیا این انتظارات به رابطه ما کمک میکنند یا به آن آسیب میرسانند؟
با پاسخ به این سوالات، میتوانیم انتظارات منطقی و غیرمنطقی را از هم تشخیص دهیم و با مدیریت صحیح آنها، زندگی مشترکمان را به یک باغ زیبا و سرسبز تبدیل کنیم. در این باغ مشترک، هر کدام از ما باید نقش یک باغبان را ایفا کنیم. باغبانی که با دقت و حوصله، به پرورش گلهای عشق و دوستی میپردازد و با هرس کردن شاخههای اضافی، به رشد و شکوفایی این باغ کمک میکند. به یاد داشته باشیم، زندگی مشترک، یک سفر مشترک است و در این سفر، هر دو نفر باید نقشی فعال داشته باشند. با شناخت و مدیریت انتظارات، میتوانیم این سفر را به یک تجربه فراموشنشدنی تبدیل کنیم.
ب) نحوه ایجاد تعادل بین انتظارات شخصی و واقعیتهای زندگی
دوران مجردی، فصل زیبایی از زندگی است. فصلی پر از فرصت برای رشد شخصی و کشف علایق و تجربههای جدید. اما در این فصل، گاهی اوقات انتظارات ما از زندگی با واقعیتهای آن در تضاد قرار میگیرد و باعث ایجاد احساس ناامیدی و سرخوردگی میشود. برای لذت بردن بیشتر از این دوران، باید یاد بگیریم که چگونه بین انتظارات شخصی و واقعیتهای زندگی، تعادل برقرار کنیم. به دلایل زیر ایجاد تعادل میان انتظارات شخصی و واقعیت های زندگی حائز اهمیت فراوان است:
1-کاهش استرس: انتظارات نامعقول، باعث ایجاد استرس و اضطراب میشود.
2-افزایش رضایت: زمانی که انتظارات ما با واقعیتها همسو باشد، احساس رضایت بیشتری خواهیم داشت.
3-رشد شخصی: با تطبیق انتظارات با واقعیت، میتوانیم به رشد شخصی دست پیدا کنیم.
4-آمادگی برای آینده: ایجاد تعادل به ما کمک میکند تا برای چالشهای آینده آمادهتر باشیم.
از طرفی عوامل زیادی وجود دارد که دست به دست هم می دهند تا انتظارات ما در دوران مجردی ایجاد شود. برخی از آنها عبارت اند از:
1- تأثیر رسانهها و شبکههای اجتماعی: تصویر ایدهآلی که رسانهها از زندگی مجردی ارائه میدهند، میتواند انتظارات ما را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
2- مقایسه با دیگران: مقایسه خود با دیگران، یکی از رایجترین دلایل ایجاد انتظارات نامعقول است.
3- فشارهای اجتماعی: فشارهای اجتماعی برای ازدواج یا داشتن یک زندگی خاص، میتواند بر انتظارات ما تأثیر بگذارد.
4- ترس از آینده: ترس از تنهایی یا آینده نامعلوم، میتواند باعث ایجاد انتظارات نامعقول شود.
در ادامه راهکارهای زیر را برای ایجاد تعادل بین انتظارات شخصی و واقعیتهای زندگی را مطرح می کنیم.
اولین گام برای ایجاد تعادل، شناخت دقیق انتظارات ما از این دوران است. باید از خود بپرسیم: از زندگی مجردی چه میخواهیم؟ آیا این انتظارات با واقعیتهای زندگی سازگار است؟ به عنوان مثال ممکن است تصور کنیم که زندگی مجردی باید کاملاً بیدغدغه و مملو از لذت باشد. اما واقعیت این است که هر دورهای از زندگی چالشهای خود را دارد. با پذیرش واقعیتها و دوری از ایدهآلگرایی، میتوانیم دیدگاهی منطقیتر و مثبتتر نسبت به زندگی داشته باشیم.
در کنار این شناخت، انعطافپذیری و هدفگذاری واقعبینانه بسیار اهمیت دارد. به جای اینکه خود را در چارچوب انتظارات غیرممکن گرفتار کنیم، میتوانیم اهدافی تعیین کنیم که قابل دستیابی باشند. مثلاً اگر آرزو داریم مهارتی جدید بیاموزیم، بهتر است با یک قدم کوچک، مانند ثبتنام در یک کلاس یا یادگیری آنلاین شروع کنیم. همچنین، تمرکز بر داشتهها و قدردانی از آنچه داریم، کمک میکند تا احساس رضایت بیشتری داشته باشیم. برای مثال، داشتن یک دوست خوب یا حمایت خانواده میتواند ارزشمندتر از بسیاری از چیزهای مادی باشد.
در نهایت، باید به خودمان فرصت رشد و لذت بردن از لحظه حال را بدهیم. دوران مجردی فرصتی بینظیر برای خودشناسی، کشف علایق و یادگیری مهارتهای جدید است. میتوانیم به ورزش، هنر یا کتابخوانی بپردازیم و سلامت جسمی و روحی خود را تقویت کنیم. از سوی دیگر، روابط اجتماعی خود را با دوستان و خانواده محکمتر کنیم تا احساس تنهایی کاهش یابد. زندگی در لحظه و تمرکز بر زیباییهای کوچک روزمره، ما را به تعادلی پایدار و لذتی واقعی میرساند.
دوران مجردی، فرصتی است برای رشد و شکوفایی. با ایجاد تعادل بین انتظارات و واقعیتها، میتوانیم از این دوران به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم. یادتان باشد، زندگی یک سفر است و مهمترین چیز، لذت بردن از این سفر است.
تمرین ها
*دو ستون ایجاد کنید: در ستون اول، انتظارات منطقی (مثل احترام متقابل) و در ستون دوم، انتظارات غیرمنطقی (مثل توقع بینقص بودن شریک زندگی) را بنویسید. سپس دلایل هر کدام را مرور و تلاش کنید تا انتظارات غیرمنطقی را بازبینی کنید.
*تصور کنید یک روز عادی از زندگی مشترک شما چگونه خواهد بود. وظایف، چالشها و تعاملات را بنویسید و تحلیل کنید که کدام بخشها با توقعات شما همخوانی دارد یا نیازمند بازنگری است.