برای تجربه ازدواج موفق ضروری است که مهارت هایی که در فردای زندگی مشترک به آن نیاز داریم را در دوران مجردی تقویت کنیم و یادگیری آن را به آن روز موکول نکنیم. بیایید یک مثال ساده بزنیم. تصور کنید در یک مهمانی هستید. در این موقعیت چه چیزی ارتباط شما را از یک گفتگوی معمولی به یک مکالمه عمیق و ماندگار تبدیل میکند؟ پاسخ ساده است: مهارتهای ارتباطی. این مهارتها، مانند کلیدی هستند که درهای ارتباط با دیگران را به روی شما میگشایند. با کمک واژگان، لحن صدا و زبان بدن متناسب، میتوانید احساسات خود را به بهترین شکل منتقل کرده و به یک رابطه ایده آل نزدیک شوید. مهارت های ارتباطی انواع و اقسام متفاوتی دارد که در ادامه به آن ها اشاره می کنیم.
الف) هنر گفتگو و شنیدن موثر
تعاملات اجتماعی در گفت و گوی ساده خلاصه نمی شود. از طرفی گوش دادن، تنها شنیدن صداها نیست. بلکه به مهارت های خاصی خود نیاز دارد. هنر گفتگو و شنیدن موثر، پلی است که ما را به دنیای درونی دیگران متصل میکند. تصور کنید در حال صحبت با کسی هستید که به حرفهای شما با دقت گوش میدهد و سوالهای هوشمندانهای میپرسد. چه احساسی خواهید داشت؟ قطعا احساس ارزشمندی و تعلق خواهید کرد. این دقیقا همان چیزی است که در روابط زناشویی نیز اتفاق میافتد. زمانی که شما به طور موثر با طرف مقابل ارتباط برقرار میکنید، او نیز تمایل بیشتری به شناخت شما پیدا خواهد کرد.
نکته دیگری که بایستی آن را لحاظ کنیم زبان بدن است که بخشی جداییناپذیر از ارتباط ماست. حالات چهره، حرکات دستها، تماس چشمی و فاصله فیزیکی، همه و همه میتوانند پیامهای مختلفی را منتقل کنند. به عنوان مثال، تماس چشمی مستقیم نشاندهنده اعتماد به نفس و علاقه است، در حالی که نگاه کردن به پایین میتواند نشاندهنده عدم اطمینان یا بیعلاقگی باشد. با آگاهی از زبان بدن خود و طرف مقابل، میتوانید ارتباطات موثرتر و صمیمانهتری برقرار کنید. در ادامه قصد داریم برخی از نکات کلیدی را به منظور تقویت مهارت های گفت و گو و شنیدن موثر اشاره کنیم.
*تمرکز بر روی صحبتهای طرف مقابل: به جای اینکه در ذهن خود به دنبال پاسخ مناسب برای صحبتهای طرف مقابل بگردید، سعی کنید تمام توجه خود را به کلمات، لحن صدا و زبان بدن او معطوف کنید. این کار به شما کمک میکند تا پیام واقعی او را بهتر درک کنید.مثال: به جای اینکه در حین صحبت دوستتان درباره مشکلش، به راه حلهایی فکر کنید، به طور کامل به حرفهای او گوش دهید و سعی کنید احساسات او را درک کنید.
*پرسیدن سوالهای باز: سوالهای باز، سوالهایی هستند که پاسخهای کوتاه “بله” یا “خیر” ندارند. این نوع سوالها باعث میشود که طرف مقابل بیشتر صحبت کند و اطلاعات بیشتری در اختیار شما قرار دهد. مثال: به جای پرسیدن “آیا از این فیلم خوشت آمد؟”، میتوانید بپرسید “چه احساسی نسبت به این فیلم داشتی؟”
*بازتاب احساسات طرف مقابل: با جملههایی مانند “من متوجه میشوم که تو خیلی ناراحتی” یا “به نظر میرسد که تو خیلی هیجانزده هستی”، به طرف مقابل نشان دهید که احساسات او را درک میکنید. مثال: اگر دوستتان از شکست در امتحان ناراحت است، میتوانید بگویید “من میدانم که چقدر برای این امتحان تلاش کردی و شکست خوردنش خیلی ناراحتکننده است.”
*اجتناب از قضاوت: قضاوت کردن باعث میشود که طرف مقابل احساس کند مورد سرزنش قرار گرفته است و تمایلی به ادامه صحبت کردن نداشته باشد. مثال: به جای اینکه بگویید “این ایده احمقانه است”، میتوانید بگویید “من قبلاً به این موضوع از این زاویه فکر نکرده بودم.”
*تمرین همدلی: خود را جای طرف مقابل بگذارید. سعی کنید موقعیت را از دیدگاه طرف مقابل ببینید و احساساتی که او تجربه میکند را درک کنید. مثال: اگر دوستتان مشکلی در رابطه با همسرش دارد، سعی کنید خود را جای او بگذارید و تصور کنید که در چنین شرایطی چه احساسی خواهید داشت.
ب) مدیریت اختلافات و تعارضات
تصور کنید در زندگی مشترک به سر می برید و با همسرتان بر سر موضوعی کوچک بحث می کنید. این اختلاف کوچک میتواند به یک مجادله بزرگ تبدیل شود و رابطه شما را به خطر بیندازد. یا تصور کنید در یک رابطه هر دو طرف به جای اینکه بخواهند مشکل را حل کنند، به دنبال مقصر میگردند. این رابطه به کجا خواهد رسید؟ در این شرایط چیزی جز مدیریت موثر اختلافات به حفظ یک رابطه سالم کمک نمی کند.
اختلاف نظر و تعارض ماهیت هر رابطه ای است. مهم این است که چگونه با این اختلافات برخورد میکنیم. برای مثال آیا به دنبال راه حلی برای حل مشکل هستیم یا اینکه صرفا به دنبال مقصر میگردیم؟ آیا به احساسات طرف مقابل اهمیت میدهیم یا اینکه تنها به منافع خود فکر میکنیم؟ پاسخ به این سوالات تعیین میکند که رابطه شما به کجا خواهد رسید. یادگیری مهارتهای مدیریت اختلافات به شما کمک میکند تا بتوانید به صورت سازنده با اختلافات احتمالی برخورد نموده و روابط خود را تقویت کنید.
در صورتی که بتوانیم به نحو احسن اختلافات خود را مدیریت نماییم خواهیم توانست تا آمادگی مواجهه با چالش های احتمالی زندگی مشترک را داشته باشیم. پس اگر بخواهیم تجربه موفقی در رابطه خود داشته باشیم لازم است یاد بگیریم که چگونه اختلافات مان را به نحو سازنده مدیریت نماییم. برخی از مهارت های کلیدی برای مدیریت اختلافات را باید درنظر بگیریم عبارت اند از:
*گوش دادن فعال: به جای اینکه حواسمان به چیزهای دیگری باشد، تمام توجهمان را روی حرفهای طرف مقابل بگذاریم. سعی کنیم بدون اینکه قضاوتی کنیم، حرفهای او را بشنویم.
*تکرار منظور طرف مقابل: برای اطمینان از اینکه درست متوجه شدهاید، میتوانید با جملاتی مانند “یعنی میخواهی بگویی که…”، منظور او را به زبان خودتان بازگو کنید.
*بیان احساسات به صورت آشکار: به جای اینکه با جملاتی مانند “تو همیشه…” شروع کنید، از جملات “من” استفاده کنید تا احساسات خود را بدون اینکه طرف مقابل را متهم کنید، بیان کنید.
*مشخص بودن احساسات: به جای اینکه بگویید “من ناراحتم”، سعی کنید احساس خود را دقیقتر بیان کنید. مثلاً بگویید “من احساس تنهایی میکنم.”
*تمرکز بر حل مسئله: به جای اینکه بر سر حق و ناحق بحث کنید، سعی کنید راه حلی پیدا کنید که برای هر دو طرف قابل قبول باشد.
*تغییر دیدگاه: گاهی اوقات لازم است که دیدگاه خود را تغییر دهید تا به توافق برسید.
*احترام متقابل: حتی اگر با نظر طرف مقابل موافق نیستید، به نظرات او با احترام گوش دهید.
*پرهیز از تحقیر: از هرگونه تحقیر یا تمسخر خودداری کنید.
*انعطافپذیری: گاهی اوقات لازم است که از موضع خود کوتاه بیایید تا به توافق برسید.
*یافتن راه حلهای جایگزین: اگر نمیتوانید به توافق کامل برسید، سعی کنید راه حلهای جایگزین پیدا کنید.
پ) ابراز احساسات و نیازها به شکل صحیح
یکی دیگر از مهارت های تقویت مهارت های ارتباطی یادگیری ابراز احساسات و نیازها به شکل سازنده است. تصور کنید در یک رابطه بین فردی چگونه می توانید رابطه عمیق تری را ایجاد کنید؟ از طرفی تصور کنید در یک رابطه هستید و احساس میکنید که به اندازه کافی به شما توجه نمیشود؛ اگر این احساس را به طور واضح بیان نکنید، طرف مقابل چگونه میتواند این موضوع را درک کند؟
پاسخ این چالش ها در نحوه ابراز احساسات و نیازهای شما نهفته است. ابراز احساسات به صورت صادقانه و شفاف، پل ارتباطی بین شما و طرف مقابل ایجاد میکند و به او کمک میکند تا شما را بهتر بشناسد. وقتی احساسات خود را به صورت صادقانه و شفاف بیان میکنید، به طرف مقابل نشان میدهید که به او اعتماد دارید و به رابطه شما اهمیت میدهید. این کار به شما کمک میکند تا یک رابطه صمیمی و عمیقتر برقرار کنید. بنابراین اگر میخواهید به رابطه خود عمق ببخشید، باید یاد بگیرید که چگونه احساسات خود را به اشتراک بگذارید. البته به یاد داشته باشید که نحوه ابراز احساسات هر فردی متفاوت است و از طرفی ابراز احساسات برای برخی ممکن است دشوار باشد از این رو باید صبر کرد. ولی نکته ای که مهم هست یادگیری ابراز احساسات کمک می کند اعتماد به نفس مان افزایش یابد و تقویت روابط را به دنبال داشته باشد. در ادامه اشاره می کنیم که چگونه می توانیم احساسات خود را به شکل صحیح ابراز کنیم.
*چرا باید از جملات “من” استفاده کنیم؟: این جمله کاهش دفاعی بودن طرف مقابل را به دنبال دارد. وقتی با جملات “تو همیشه…” شروع میکنیم، طرف مقابل احساس میکند مورد حمله قرار گرفته و به جای گوش دادن به ما، به دفاع از خود میپردازد.
*تمرکز بر احساسات خود: با استفاده از جملات “من”، تمرکز روی احساسات خودمان است و به طرف مقابل نشان میدهیم که میخواهیم مشکل را حل کنیم، نه اینکه او را سرزنش کنیم. مثال: به جای گفتن: “تو همیشه دیر میآیی و منو نگران میکنی.” بگوییم: “وقتی دیر میآیی، من احساس نگرانی و ناراحتی میکنم.”
چرا باید احساسات خود را دقیق بیان کنیم؟ وقتی احساسات خود را دقیق بیان میکنیم، طرف مقابل بهتر میتواند منظور ما را درک کند و به ما کمک کند. با مشخص کردن احساساتمان، میتوانیم به ریشه مشکل پی ببریم و راه حل مناسبتری پیدا کنیم. خب چرا زمان و مکان مناسب برای ابراز احساسات مهم است؟
اگر در زمانی که هر دو نفر عصبانی یا خسته هستیم، احساسات خود را بیان کنیم، احتمال مشاجره بیشتر میشود. از طرفی وقتی در یک محیط آرام و بدون مزاحمت صحبت میکنیم، طرف مقابل میتواند بهتر به حرفهای ما گوش دهد.مثال: به جای اینکه در میانه یک بحث داغ احساسات خود را بیان کنید، بهتر است زمانی که هر دو نفر آرام هستید، یک مکالمه آرام و صمیمانه داشته باشید.
استفاده از “لطفا” و “متشکرم” نشان میدهند که ما به نظر و احساسات طرف مقابل احترام میگذاریم و استفاده از این کلمات، فضای گفتگو را مثبتتر میکند و احتمال رسیدن به توافق را افزایش میدهد. مثال به جای گفتن: “کار منو انجام بده.” بگوییم: “لطفا، آیا میتونی به من کمک کنی تا این کار را انجام دهم؟”
این نکته را درنظر بگیرید که تقویت مهارتهای ارتباطی نیازمند تمرین مداوم است. میتوانید با شرکت در دورههای آموزشی، مطالعه کتابها و مقالات مرتبط و تمرین با دوستان و خانواده، این مهارتها را بهبود بخشید. همچنین، سعی کنید در تعاملات روزمره خود آگاهانه به مهارتهای ارتباطی خود توجه کنید و آنها را بهبود بخشید. با گذشت زمان و تمرین مداوم، خواهید دید که توانایی برقراری ارتباط موثر به طور چشمگیری در شما افزایش یافته است.
تمرین ها
*هر روز یک مکالمه 10 دقیقهای با یک دوست یا عضو خانواده انجام دهید. ابتدا به صحبتهای او با دقت گوش دهید و تنها بعد از پایان صحبتش، پاسخ دهید. بازخورد مثبت ارائه دهید؛ مثلاً، “متوجه شدم که چقدر برایت مهم است.
*با یک دوست یا شریک تمرینی، یک موقعیت فرضی تعارض (مانند اختلافنظر درباره یک تصمیم) شبیهسازی کنید. هر کدام از شما نقش یکی از طرفین را بازی کنید و تلاش کنید با استفاده از جملات “من احساس میکنم…” و “به نظرم میتوانیم…”، راهحل مشترک پیدا کنید.